به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، حضور 85 درصدي مردم در انتخابات رياست جمهوري دهم و کسب 63 درصد از مجموع آراي مأخوذه توسط احمدي نژاد پديده اي بود که در تاريخ انقلاب مثل و نظيري براي آن نمي توان يافت. عملکرد هاشمي رفسنجاني و رمز گشايي از رفتارهاي قبل و بعد از انتخابات وي آخرين برگه اي است که از دفتر سياست ورزي وي مي توان تورق کرد.
هاشمي در اين دوره به طور آشکار از نامزدهاي اصلاح طلبان حمايت مي کرد و حتي امکانات مجموعه هاي وابسته به وي مانند دانشگاه آزاد نيز به نوعي هميار و کمک حال اين کانديداها جهت شرکت در رقابت ها شده بود. حضور و تأثيرگذاري خاص مهدي هاشمي، فرزند وي، در تخريب دکتر احمدي نژاد و القاي بدبيني و يأس عمومي نسبت به نتايج انتخابات، فحاشي و توهين فائزه هاشمي نسبت به ارکان نظام و ورود صريح همسر هاشمي (عفت مرعشي) به رقابت ها و راه اندازي جنگ رواني عليه نظام از شاهکارهاي نزديکان و خاندان هاشمي در اين دوران بود.
تشکيک در سلامت انتخابات موضع ديگري بود که هاشمي رفسنجاني به موازات حمايت از موسوي اتخاذ کرد. او دو ماه قبل از انتخابات از تريبون نماز جمعه اعلام کرد که «در اين دو ماه تا انتخابات بايد به طور جدي تلاش شود تا سلامت انتخابات براي مردم مشخص شود. ضرورت دارد که علائم روشني براي سلامت انتخابات نشان داده شود.»
با اين همه نامه سرگشاده هاشمي رفسنجاني به رهبر معظم انقلاب سه روز پيش از انتخابات، مهمترين واکنش به افشاي بازيگردانياش در جبهه دوم خرداد بود.
او در نامه خود تلويحاً دولت احمدي نژاد به دولت بني صدر تشبيه نموده و حتي در آن تهديد کرده بود: «بر فرض اينکه اينجانب صبورانه به مشي گذشته ادامه دهم، بيشک بخشي از مردم و احزاب و جريانها اين وضع را بيش از اين بر نميتابند و آتش فشانهايي که از درون سينههاي سوزان تغذيه ميشوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونههاي آن را در اجتماعات انتخاباتي در ميدانها، خيابانها و دانشگاهها مشاهده مي کنيم.»
نامه رئيس مجمع تشخيص مصلحت در ميان بهت ناظران و فعالان سياسي صدرنشين خبرهاي انتخاباتي شد و واکنشهاي شديدي را برانگيخت.اما انتشار گسترده شايعه پاسخ رهبر معظم انقلاب به نامه هاشمي غائله ديگري براي تأثيرگذاري بر انتخابات و از آخرين تلاشها براي حذف احمدي نژاد بود که البته با تدبير ايشان رنگ باخت.
رهبر معظم انقلاب در روز انتخابات و پاي صندوق رأي با اشاره به برخي شايعه سازيها و نقل قول از جانب ايشان اعلام کردند: مردم به اين شايعات و ديگر شايعات در خصوص بخشهاي مختلف انتخابات که ساخته انسانهاي ناسالم است توجه نکنند.
آنچه بيشتر از همه حائز اهميت است نامه هاشمي رفسنجاني به رهبر معظم انقلاب پس از مناظره انتخاباتي ميرحسين موسوي و دکتر احمدي نژاد و چند روز پيش از رأي گيري انتخابات رياست جمهوري دهم بود که بدون سلام و تحيت آغاز و با شديدترين هجمه ها و کنايات و تلويحات، ادامه و با خط و نشان هاي خارج از شئون سياسي و انقلابي پايان يافت.
هاشمي در اين نامه که شباهت بسياري با نامه منتظري به امام راحل که بنا به اظهار خود منتظري اين نامه خواب را از چشمان امام ربوده بود- داشت موجي از انتقاد و تعجب را در ميان گروه ها و شخصيت هاي سياسي به همراه داشت. همان گونه که مرحوم منتظري آن نامه و نامه ها و اظهار نظرهاي مختلف خود را به دليل حمايت از سيد مهدي هاشمي نوشته و اتخاذ کرده بود آقاي هاشمي نيز اين نامه و ديگر مواضع خود را عمدتاً در حمايت از فرزندش مهدي هاشمي در پيش گرفته بود.
هاشمي در اين نامه با اشاره به احتمال شکلگيري آشوب، کدهايي از حرکتهاي خياباني ارائه ميکند که به عقيده کارشناسان تأييد حرکتهاي براندازانه از جنس انقلاب مخملي بود. اين نامه به خوبي نشان داد که هاشمي، به نحوي رهبري را مانع پيروزي تمايلات سياسي خود تصور مي کرد. اين نامه که به سرعت رسانه اي شد همچون بنزيني بود که بر آتش التهابات ريخته باشند.
26 تير 1388 را بايد يکي از تاريک ترين نقاط در تاريخ 30 ساله برگزاري نماز جمعه تهران دانست؛ روزي که نمازگزاران تهراني شاهد برگزاري نماز به صورت مختلط و همراه با سوت و کف و حرمتشکني بودند. اما آنچه تلخي اين روز را مضاعف کرد، سخنان خطيب جمعه بود که در راستاي همراهي با اغتشاشگران ارزيابي شد.
هاشمي رفسنجاني پس از 45 روز مجدداً در قامت خطيب نماز جمعه به دانشگاه تهران آمد. البته اين بار چهره هاي ديگري نيز پس از مدتها راهي نمازجمعه تهران شدند که شاخص ترين آنها ميرحسين موسوي و زهرا رهنورد بودند که بعد از 20 سال در نماز جمعه تهران شرکت کردند!
در حالي که آتش فتنه با هيزم انداختن خاندان هاشمي روز به روز گسترش مي يافت، در 9 دي ماه سال 88 مردم با حضور گسترده خود در سراسر کشور، بساط فتنه را براي هميشه از کشور جمع کردند.
اين حضور باعث شد تا ديگر هاشمي رفسجاني خود را از سياست کنار کشيده و سکوت 4ساله را تجربه کند؛ هرچند که در اين ميان اظهاراتي نيز در کارنامه خود ثبت کرد.
هاشمي رفسنجاني در ابتداي سال 92 دوباره با حضو در ميان گزينه هاي رياست جمهوري به عرصه سياست بازگشت؛ هرچند برخي مهره چيني انتخابات يازدهم را مستقيماً با نقشه وي مي دانند.
انتخابات يازدهم برگزار شد و حسن روحاني توانست رئيس جمهور يازدهم کشور شود؛ از اين لحظه به بعد کشور شاهد حضور گسترده هاشمي در کنار دولت يازدهم و در عرصه سياست بود به طوري که بسياري از گزينه هاي وزارت با نظر هاشمي رفسنجاني انتخاب شدند.
در اين ميان هاشمي رفسنجاني به روي گيشه ها هم بازگشت به طوري که روزنامه هاي زنجيره اي هر روز با انتشار يک مصاحبه در روزنامه هاي زنجيره اي توانست به عنوان يک چهره در اين روزنامه ها مطرح شود.
آنچه که مهم است محور صحبت ها و اظهارات هاشمي در يک جهت و سمت و سوي مشخص است.
هاشمي در مصاحبه خود با روزنامه آرمان برخلاف بيانات رهبري که در چند ماه گذشته اعلام کردند به مذاکرات خوش بين نيستند، اظهار داشت به آينده مذاکرات خوشبين است.
وي در خصوص علت حضورش در عرصه انتخابات يازدهم نيز گفت: من بعد از دوره هشت ساله رياستجمهوريام واقعا ديگر به فکر برگشت نبودم. هم سال 84 و هم مورد اخير، بالاخره به اين نتيجه رسيدم که اگر من نيايم وظيفه بزرگي براي ملت به دوشم هست و من عمل نکرده ام. بالاخره حالا يا موثر بوديم يا نه ما مردم را از جوانيمان به اين کار دعوت کرديم و تا حالا هم دنبالش هستيم و اهدافي هم داشتيم. اهدافمان همان اهداف اسلام و مردم است و هيچ تغييري نکرده است. ممکن است شيوهها فرق کند ولي اهداف همان است.
اگر ببينيم هر وقت و در هر موضوعي آمدن من و دخالت من جلوي مشکلاتي را ميگيرد در هر سني تا زنده هستم اينگونه عمل خواهم کرد. اين دو دفعه هم اينگونه شد. من در صحبتهايي که با يکي از احزاب داشتيم گفتم که مگر من آن دفعه هم ميخواستم بيايم؟ شش ماه مردم و همه گروهها ميآمدند و البته عمدتا اصلاحطلبها و استاندارها ميآمدند چون مايوس بودند، شرايط بد نشود و مثل همين دفعه فکر کردم من ميتوانم کمکي بکنم چون مي ديدم بهتر از ديگران مي توانم خدمت کنم و احساس خطر مي کردم که سطح انقلاب و جايگاه رياست جمهوري را پايين بياورند.
هاشمي در ادامه اظهار داشت: در آخرش ديدم که آن حماسه سياسي اتفاق نخواهد افتاد و فضا سرد است و به همين دليل آمدم ولي اثرش همين شد که شد. تا هر وقت نياز به من باشد، در صحنه هستم، براي خودم ديگر هيچچيز نميخواهم و فقط براي حفظ اهداف و دستاوردهايي که برايش مردم مبارزه کردند، ميآيم.
هاشمي درباره صحبت خود با رهبر معظم انقلاب براي حضور در انتخابات هم با روزنامه شرق گفته است: من از شب که تصميم گرفتن نام نويسي کنم خواستم با ايشان( مقام معظم رهبري) تماس بگيرم که در دسترس نبودندو فردا صبح که بحل کارم آمدم گفتم دفتر ايشان را بگيرند که مي خواهم با آقا صحبت کنم . ايشان يا در درس يا ملاقات بودند. ظهر که به استراحت رفته بودند. عصر آقاي حجازي تلفن کرد و گفت:"آقا هنوز خواب هستند و من چه کار کنم؟" من گفتم:"من مي خواهم به وزارت کشور بروم و ديگر فرصت ندارم." ايشان گفت:"پس بروم بيدارشان کنم؟" گفتم:" آري" اياشن را بيدار کرده و گفته بودند که فلاني م يخواهد برود اسم نويسي کند و منتظر شماست. ايشان هم گفتند:" در تلفن که نمي توانيم اين صحبت ها را بکنيم."
از اين دست اظهار نظر هاي هاشمي در رسانه ها بسيار زياد است به طوري که حتي اگر يک روز خبري از وي در رسانه هاي زنجيره اي ديده نشود فرزندان وي صفحه اول اين رسانه ها را پر مي کنند.
به نظر مي رسد تلاش هاشمي براي بازگشت به جامعه در راستاي برنامه دراز مدت وي در خصوص ورود به صحنه انتخابات بعدي يعني مجلس خبرگان است.
تقريباً برنامه ريزيهاي لازم جهت ورود اصلاحطلبان به مجلس شوراي اسلامي در دور بعد انجام شده است و دولت به اين اميدوار است تا با ورود به مجلس دهم قسمتي از برنامه هاي خود را پيش ببرد.
ورود به مجلس خبرگان نيز مي تواند تضمين بيشتري به دولت بدهد تا بتواند بدون دغدغه دولت و مجلس را در دست بگيرد.
به نظر مي رسد هاشمي رفسنجاني با ورود نرم خود به انتخابات مجلس خبرگان، ورود به انتخابات زودتر از موعد را نيز کليد زده است.
منبع: دانا