به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، يک کارشناس مسائل بين الملل معتقد است: در حال حاضر مذاکرات ايران با 1+5 در مرحله چاني زني است. به اين معنا که ايران با 1+5 يک قرار اوليه داشته است که اين قرار اوليه به قرارداد 6 ماهه تبديل شده است. در حال حاضر دو طرف براي نهايي کردن گفتگو ها مشغول گپ و گفت هستند.
حسن لاسجردي در گفتگو با خبرنگار «فردا» با اشاره به چند نکته بسيار مهم در مذاکرات و گفتگوهاي انجام شدن ميان ايران و 1+5 يادآور شد: از نکات اوليه و مهمي که در اين مذاکرات بايد مورد توجه قرار بگيرد اين است که ايران چه هدفي را در پايان مذاکرات نشانه گذاري کرده است.
وي در ادامه افزود: اگر قرار است در پايان مذاکرات ضمن حفظ حقوق هسته اي و حل مشکلات اقتصادي، تجاري، روابط بين الملل و همچنين بحث سياست دولت آقاي روحاني مبني بر تعامل نظام بين الملل را حل کنيم بايد از ابتدا راهي برايش طراحي شود که نيازمند يکسري مقدمات است. اين مقدمات شامل نگاه بلند و برنامه اجرايي و عملياتي و از همه مهمتر داشتن حوصله بيشتر براي نظام بين الملل براي تعامل بيشتر و بهتر است.
اين کارشناس مسائل سياسي همچنين با اشاره به نقش وندي شرمن در اين مذاکرات نيز تاکيد کرد: شرمن نماينده آمريکا در مذاکرات است. کسي که از يک کشور وارد مذاکرات رسمي مي شود حتما در وزارت خارجه و دستگاه هاي ديپلماسي مسئوليت دارد. شرمن مانند هر کسي که در مواجه با پرونده ايران از طرف آمريکا اظهارنظر مي کند، زماني که مي خواهند سر ميز مذاکره بيايند با ادعاي محق بودن حاضر مي شوند و اين هم به اين دليل است که اصطلاحا سياست هاي خود را سياست هاي بزرگ منشانه اي از جناح ابرقدرت مي دانند.
وي يادآور شد: اما از بحث هاي مرتبط با اظهار نظرات آمريکايي ها نبايد بهراسيم و آشفته شويم به اين دليل که آنها از نگاه پليس برتر به مذاکره وارد مي شوند. آنچه براي ما مهم است اينکه در مذاکرات بايد پاسخ ادعاها و بيانات بي پايه داده شود که تا به امروز اين چنين بوده است. در دوره اخير يعني دوره مقدماتي براي تهيه طرح نهايي به نکاتي که از سوي شرمن مطرح شد شخص آقاي ظريف پاسخ محکمي دادند.
اين كارشناس مسائل سياسي خاطر نشان كرد: شايد اظهارات کساني مانند شرمن براي ما به عنوان يک ايراني به اين دليل در نظر ايراني ها نامربوط است و حساسيت ايجاد مي کند که ميزان دسترسي مقامات غربي به رسانه ها بسيار بالاست و همچنين به دليل اشراف آنها و در دسترس داشتن مراکز مختلف خبري و پژواک بسيار بلند اخبار است. مجموعه حرفايي که مقامات آمريکايي به خصوص در آستانه مذاکرات زده مي شود به دليل امتياز خواهي و امتياز گيري و بگو مگوهاي سياسي است تا يک امر واقع و يک حرف قابل اتکا.
دکتر حسن لاسجردي تصريح کرد: در باره درخواست هاي ايالات متحده چه درخواست هاي منطقي مانند مذاکرات فضاي هسته اي يا درخواست هاي غير منطقي مانند مباحثي در باره حقوق بشري و تروريسم و صنايع موشکي....بايد نگاه دوگانه اي داشته باشيم. اين مواضع را مي توان هم نقطه ضعف آمريکا تلقي کرد و هم نقطه قوت آن. اگر دلايلشان را در فضايي که مطرح مي شود بررسي کنيم مي توان تشخيص داد که آمريکايي ها از فضاي قوتشان زياده خواهي مي کنند و يا فضاي ضعفشان.
وي با بيان اينکه در شرايط فعلي آمريکا از منظر قوت با اين موضوع برخورد نکرده نيز گفت: در مذاکراتي که انجام شده است آمريکا از منظر قدرت وارد نشده است از اين جهت است که مباحث غير هسته اي را مطرح مي کند. دولت آمريکا و مجموعه ديپلماسي که با آمريکايي ها مرتبط هستند و اصطلاحا دستگاه تصميم سازي آمريکا را تشکيل مي دهند چه لابي ها و چه کنگره و يا کشورهاي همراه و هوادار نتوانسته اند نقش سازنده و درستي را در مقابله با ايران ايفا کنند.
اين کارشناس در ادامه اين چنين اظهارنظر مي کند: در پس مذاکرات ژنو، جمهوري اسلامي يک فرصت تنفس پيدا کرده است که تعاملات جهاني را شکل دهد و برخي کشورها مانند اسرائيل نگران اين هستند که با عادي شدن مذاکرات 5+1 و داشتن امتيازات لازم ايران از شرايط فعلي که قدرت منطقه موثر تبديل شده است به مرحله بالاتري برسد که تاثيرگذاري بالاتري پيدا خواهد کرد.
لاسجردي در پايان خاطر نشان کرد: امروز برخي از کلمات آمريکا که دال بر زياده خواهي و گنده گويي است از موضع ضعف مي باشد و تلاش مي کند که ضعف خودش را در حوزه ديپلماسي با دادن امتياز در قالب گفته ها پنهان کند و نشان دهند که قدرت بزرگ هستند. در مجموع مذاکرات ژنو عاملي براي بازسازي و ترميم و ارتقا جمهوري اسلامي شده است و در صورت نهايي شدن مرحله بعد، ايران بازيگري و تاثيري گذاري عميق تري در مناسبات منطقه و همچنين خارج از منطقه خواهد داشت.