انديشه‌ و مکتب امام خميني (ره) بايد براي نسل کنوني تبيين شود

حجت‌الاسلام محسن ملک پور در گفتگو با خبرنگار پايگاه خبري تحليلي پيرغار گفت: يک روز قيام مردم و آغاز حرکت طاغوت ستيزي و اسلام‌خواهي به رهبري حضرت امام. ولو با کشتار هزاران نفر به‌ظاهر سرکوب شد اما ثمره آن پيروزي در ۲۲ بهمن سال ۵۷ و برچيده شدن بساط ساليان طولاني ظلم و دين‌ستيزي بود. روز حيات دوباره اسلام بود.
 
 وي افزود: و روز ديگر ارتحال ايشان و انتخاب رهبر معظم انقلاب به‌عنوان امام المسلمين؛ و در بحث جهاد تبيين هر سه موضوع را بايد با دقت مطرح و زواياي آن را بيان و تکرار کرد تا جلوي انحراف و تحريف اين وقايع مهم گرفته شود.
قطعاً در شناساندن شخصيت چندبعدي و انديشه‌ متعالي امام به نسل کنوني کوتاهي شده است. نسل کنوني درک کاملي از امام ندارند. حتي در دستگاه‌هاي رسانه‌اي رسمي کشور هم کار عميق و اثرگذار ديده نمي‌شود.
 
وي تصريح کرد: حرکت جان داري که بخواهد زواياي «شخصيتي» و «تفکري» و «مديريتي» امام را براي مردم بازگو کند غير از خود حضرت آقا که تبيين‌کننده حرکت امام و شرح کننده مکتب امام هستند و مديريت نظام اسلامي را بر اساس انديشه امام ره دنبال مي‌کنند ديده نمي‌شود.
 
وي بيان داشت: اگرچه سخن گفتن درباره شخصيتي که همه کارهايش از روي اخلاص و براي خدا بود و به چيزي غير از تکليف الهي فکر نمي‌کرد سخت است. محور فعاليت‌هاي امام خدا بود نه تعريف مردم؛ و در همه حال از خدا استمداد مي‌طلبيد و وعده خدا را صادق مي‌دانست. اهل عبادت و عرفان و توسل و تضرع به درگاه الهي بود. سياستمدار هم بود، فقيه هم بود، فيلسوف هم بود، عارف هم بود. لحظه‌اي از حمايت محرومان و مستضعفان دست‌ برنداشت. استقلال کشور براي او يک اصل مسلم بود و استبداد و استعمار و استکبار به‌شدت مخالفت داشت.
 
امام‌جمعه فارسان عنوان داشت: صفات ارزنده اخلاقي را در خودش ملکه کرده بود و اجازه نمي‌داد کسي در مقابلش به ديگري تهمت بزند و يا دروغ بگويد و خودش هم به کسي سوءظن نداشت و هرگز غيبت نمي‌کرد؛ و ملاک او براي قضاوت، حال فعلي افراد بود و بر وحدت کلمه به معناي واقعي کلمه اصرار داشت؛ و رفتار و گفتار امام با مردم و باوري که به مردم داشت را همه مکرر شنيده‌ايد وعده‌اي هم ديده‌اند.
 
وي افزود: امام منادي توحيد و مبلغ دين و اسلام ناب بود و شخصيتي که افکار بلندش گره‌هاي مسائل مختلف کشور اعم از اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي و سياسي کشور را باز مي‌کرد. خلاصه چون پرورش‌يافته مکتب اهل‌بيت عليهم‌السلام بود داراي شخصيتي دو ابعاد شده بود که اگر بخواهيم درست درباره‌اش سخن بگوييم بايد همه جهات وجودي او را دقت کنيم و تکرار کنيم. چرا بايد تکرار و بيان کنيم؟ استفاده مي‌کنم از بيان حضرت آقا.
 
حجت‌الاسلام ملک پور گفت: بياني آقا دارند فرمودند: «چون اگر يک حقيقتي بارها تکرار نشود و با جزئيات و خصوصيّات ذکر نشود، گمان تحريف اين حقيقت به‌مرور وجود دارد»؛ اگر نگوييد تحريفش مي‌کنند. کما اينکه در طول اين سال‌ها که خود ما بوديم، خود ما ديديم، حرف‌هايش را شنيديم، صداي ضبط است و در کتاب‌ها مکتوب است، باز يک عده‌اي برخلاف حرف صريح امام مي‌گويند نظر امام چيز ديگري بود. «ما بايد تکرار کنيم حقايقي را که در باب امام و در باب انقلاب گفته‌ايم، بازهم بگوييم و تکرار کنيم و مجال تحريف را از تحريف‌کنندگان بگيريم» اين وظيفه ما است؛ لذا همه‌کساني که گوينده هستند و فرصتي دارند، خط بيان آن‌ها در اين روزها بلکه در طول سال بايد تکرار اين مطالب باشد.
 
وي در پايان افزود: اين را بايد همه بدانيم که افکاري و اشخاصي و گروه‌هايي شخصيت امام و مکتب امام و انديشه‌هاي بلند امام را و هم‌چنين روش و عملکرد و دوران مديريت امام را با روش‌هاي مختلف و بيانات گوناگون تحريف مي‌کنند؛ يعني سه تحريف دارند؛ يک، شخصيت امام و دو، مکتب امام و سه، عملکرد و مديريت امام؛ در هر سه اين‌ها تحريف انجام مي‌دهند که بايد در همه اين موارد سخن گفت. هدفشان هم معلوم است.