در سالگرد ورود امام خميني به ميهن رويدادهاي ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ که از ورود حضرت امام در فرودگاه مهرآباد آغاز و به حضور ايشان در مدرسه رفاه روايت شده است.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۵۷؛ امام خميني بالاخره بعد از ۱۵ سال تبعيد در ساعت ۹:۲۷ صبح با يک فروند جمبوجت هواپيمايي فرانسه با حدود ۲۰۰ همراه به ايران بازگشتند.
سوم بهمنماه چند روز بعد از انتشار خبر ورود قريبالوقوع امام خميني به ميهن اولين نهاد انقلاب با نام «ستاد استقبال از امام» تشکيل شد.
کميته استقبال از نمايندگان، احزاب و اقشار مختلف مردم تهران تشکيل شد تا مراسم استقبال را هرچه باشکوهتر برگزار کند و در اين ستاد قريب ۶۰ هزار نفر مسئوليت حفاظت از جان امام و انتظامات مراسم را در شرايطي برعهده گرفتند که هنوز کابينه بختيار بر کشور حاکم بود.
در سالگرد ورود امام خميني به ميهن برآن شديم در اين گزارش، مروري بر رويدادهاي آن روز که از ورود حضرت روح الله در فرودگاه مهرآباد آغاز و به حضور ايشان در مدرسه رفاه ختم شد بيندازيم.
آماده سازي فرودگاه مهرآباد و بهشت زهرا
آماده سازي فرودگاه مهرآباد به عنوان اولين مکاني که قرار بود امام به آن وارد شوند بخش مهمي از کار واحد تدارکات کميته استقبال بود. آماده کردن گروه سرود نيز از جمله اين تدارکات بود که اکبر براتي در مورد آن بيشتر توضيح ميدهد و ميگويد: «کميته استقبال يک گروه سرود هم آنجا آورده بود تا به هنگام ورود حضرت امام سرود بخوانند. يک گروه از خردسالان دختر در ايوان مشرف به سالن مستقر بودند و سرود «خميني اي امام…» را ميخواندند. قرار بود حضرت امام بعد از ورود به سالن فرودگاه سخنراني کنند براي همين ميکروفوني نزديکي پلههاي فرودگاه قرار داده بودند».
همچنين مهمترين بخش آمادهسازي بهشت زهرا، بخش صوتي و تصويري بود که در واحد تدارکات اين کار با کمک اعضاي گروه فلاح انجام شد؛ از ديگر کارهايي که در بهشت زهرا انجام شد، ساختن جايگاهي براي سخنراني امام بود. اين کار برعهده اعضاي مؤتلفه گذاشته شده بود. يکي از مهمترين مباحثاتي هم که در بخش آمادهسازي بهشتزهرا پيش آمد، بحث تعيين گروه يا فردي براي خوشآمدگويي به امام بود که سازمان مجاهدين در تلاش بود اين کار را به عهده بگيرد.
آيتالله خزعلي در اين مورد گفته بود: «يکي از مسائلي که در کميته مورد بحث واقع شد، تعيين خواننده بيانيه پيش از سخنراني امام خميني بود. تصميم بر اين بود که اين امر بر عهدهي يکي از افراد خانواده شهدا باشد. «پدررضاييها». نامزد اين کار بود. اما شهيد مطهري و اينجانب تأکيد داشتيم بهتر است اين امر به خانوادهي شهيداني غير از سازمان مجاهدين واگذار شود»
سرانجام با مخالفتهايي که از سوي چهرههايي همچون مطهري، کروبي، انواري و معاديخواه صورت گرفت تصميم برآن گرفته شد، بادامچيان و معاديخواه جز گردانندگان تريبون باشند و مرتضايي فر هم مسئوليت شعار را برعهده بگيرد.
هنگامي که امام در جايگاه قرار گرفت ابتدا مرحوم شهيد مطهري سخنراني کوتاهي کردند. سپس قرار بود اول آقاي ناطق نوري يک خيرمقدمي بگويد و بعد آقاي مفتح صحبت بکند که اين برنامهها هيچکدام اجرا نشد. قاسم اماني پسر شهيد حاج صادق اماني به عنوان فرزند شهيد برنامهاي اجرا کرد.
تدارکات و برنامههاي کميته استقبال در فرودگاه
کميته استقبال از امام تشريفات خيلي سادهاي براي خوشآمدگويي ايشان در نظر گرفته بود. در سالن فرودگاه، شعارهاي مفصل يا کوتاهي بر پارچههاي سفيد نوشته و در اطراف آويخته شده بود.
همچنين اين کميته تدارکاتي نيز براي ايجاد نظم در نظر گرفته بود. مهمترين اين تدارکات مشخص کردن جايگاه افراد و دعوتشدگان بود؛ مهدي چمران در مورد جايگاه شخصيتها، ميگويد: «روحانيون، شخصيتها، اقليتهاي مذهبي، بسياري از شخصيتهاي سياسي زندانرفته و روحاني و تمام کساني که ميشناختيم، همه آمدند و دورتا دور سالن ايستادند. دورتادور سالن پُر از جمعيت بود.»
بعد از اجراي سرود، خير مقدمي از سوي آقاي شادنوش خوانده شد؛ آيت الله مطهري براي خوشآمدگويي به امام، دانشجويي را به نام نصرتالله شادنوش انتخاب کرده بود.
براساس اطلاعات موجود بعد از خير مقدم، احتمالاً صباغيان که در کنار امام قرار گرفته بود، قصد سخنراني داشت اما امام بلافاصله صحبتهاي خود را آغاز کردند و صباغيان موفق به سخنراني نشد. امام در هشت دقيقه سخنراني ضمن تشکر از عواطف طبقات مختلف مردم فرمودند: «ما فقط قدم اول پيروزي را برداشتهايم و آن اينکه خائن اصلي را که محمدرضا نام دارد از صحنه کنار بردهايد. پيروزي ما وقتي است که دست تمام اجانب کوتاه شود و تمام ريشههاي سلطنتي از اين مرز و بوم بيرون برود.»
بعد از سخنراني امام طبق برنامهي کميته استقبال قرار بود مستقبلين به امام معرفي شوند و سپس گزارش کميتههاي نفت و اعتصابات نيز ارائه شود اما هجوم به سالن فرودگاه و انتظار مردم در بيرون از آن در عمل اين برنامهها را به هم ريخت و کميته استقبال از امام مجبور شد ايشان را هرچه زودتر از فرودگاه به بيرون منتقل کند.
ماجراي قطع خبر ورود امام به کشور در تلويزيون پهلوي
کارمندان تلويزيون که در اعتصاب به سر ميبردند، به مردم قول داده بودند به هر نحو که شده ورود امام به ايران را از تلويزيون پخش کنند، بنابراين تيمي از سوي راديو و تلويزيون در فرودگاه مستقر شد تا مراسم را به صورت مستقيم پخش کند، اما تلويزيون رژيم پهلوي تنها صحنههاي ابتدايي ورود امام را نشان داد.
در اين صحنههاي اندک، مجري تلويزيون ظاهر شد و گفت هواپيماي امام خميني به سلامت در فرودگاه مهرآباد به زمين نشست. در اين زمان تلويزيون فقط يک لحظه از فرود هواپيما را نشان داد و برنامه قطع شد.
روايتها حاکي از آن است، هنگاميکه مراسم بازگشت امام خميني از راديو و تلويزيون پخش ميشد يک گروهان جديد از مأموران فرمانداري نظامي وارد محوطه جام جم شدند و کساني را که مبادرت به پخش اين برنامه کرده بودند بازداشت کردند، ولي در بيرون محوطه تلويزيون آنها را آزاد کردند.
از سوي ديگر به واحدهاي سيار مستقر در بهشت زهرا اطلاع داده شد که خود را از مهلکه دور کنند، با اين حال مأموران نظامي در بهشت زهرا اعضاي اين واحدهاي سيار را نيز دستگير کردند اما اين عده نيز آزاد شدند.
همچنين يک مقام مديريتي تلويزيون در آن مقطع پيرامون اين موضوع توضيحات بيشتري ارائه داد و گفته بود: «از آنجايي که دستگاههاي ما در طول دو سه ماه خوابيده بود، لذا قرار شد فقط قسمت اول مراسم يعني مراسم ورود امام خميني در فرودگاه مهرآباد بهطور مستقيم پخش شود و بقيه را فيلمبرداري کنيم و بعد يعني شب پخش کنيم، اما به علت آنکه وسايل و تجهيزات کامل نبود، در نتيجه پخش مستقيم فرودگاه هم عملي نشد.»
تهيه ماشين ضدگلوله
ماشين ضد گلوله براي انتقال امام از فرودگاه به بهشت زهرا و مدرسه رفاه يکي ديگر از موارد امنيتي بود که کميته استقبال براي حفظ جان امام تدارک ديده بود. محسن رفيقدوست در مورد نحوه تهيه اين ماشين که مأمور آمادهسازي آن شده بود ميگويد: «براي انتقال امام از فرودگاه به داخل شهر، به دنبال تهيه ماشين بوديم. يکي از برادرانمان به نام حاج علي مجمعالصنايع، بليزري داشتند که آن را براي اين کار انتخاب کرديم. سپس به کارخانه شيشهسازي ميرال فشار آورديم تا شيشههاي عقب و دو طرف اين ماشين را ضدگلوله کند. بدنههاي ماشين را هم، به خصوص قسمتي را که قرار بود امام بنشينند، فولاد کار گذاشته بوديم. در هر صورت ماشين را، آن گونه که در حد خودمان بود به صورت ضد گلوله درست کرده بوديم»
طبق برنامهي کميتهي استقبال قرار بر اين بود که پس از اتمام سخنراني امام در فرودگاه، ايشان به دانشگاه تهران و سپس بهشت زهرا حرکت کنند. قبل از سوار شدن امام در بليزر به واسطه دخالت نيروي هوايي و قصد آنان براي بردن امام، درگيري جزئي ميان نيروهاي انقلابي و پليس رخ داد.
ماشين مخصوص امام در داخل باند بود، هنگاميکه امام و حاج احمد از دري که رو به باند بود خارج شدند، نوبت بهياران امام رسيد که افسري مانع ورود آنان به باند شد. آنان که احتمال ربوده شدن امام توسط افسران نيروي هوايي را داده بودند مقاومت کردند و با وجود تهديد آنان به تيراندازي وارد باند فرودگاه شدند. از جمله اين افراد ميتوان به شهيد عراقي، حجتالاسلام فردوسيپور، حجتالاسلام خلخالي اشاره کرد.
امام در حين سوار شدن دست به در ماشين گرفت و رو کرد به افسران حاضر و فرمودند: «تا کي خوابيد؟ چرا بيدار نميشويد؟ اين بختيار خائن آبروي شما را برد. بيدار شويد». پس از اين سخنان همهي آنان از ماشين فاصله گرفتند و سرافکنده به عقب رفتند. در نتيجه ماشين نيروي هوايي به تصرف نيروهاي انقلابي درآمد. در اين زمان ماشين بليزري که کميتهي استقبال در نظر گرفته بود به باند فرودگاه رسيد و امام به آن ماشين منتقل شدند.
رفيق دوست ميگويد: «بعد از آنکه امام همراه احمد آقا سوار ماشين شدند، به طرف بهشت زهرا به راه افتاديم. گروه اسکورت، آن چنان که سازماندهي کرده بوديم، در دو طرف ماشين قرار گرفتند و من در وسط آنها بودم. اين گروه (اسکورتها) تا دم فرودگاه کارشان طبق برنامه بود، ولي همين که به خارج از فرودگاه رسيديم همه چيز به هم خورد. چون مردم ماشين امام را احاطه کرده بودند و ميان ماشينهاي اسکورت و ماشين ما فاصله افتاده بود، بدينترتيب ديگر اگر اسکورتها هم بودند فايدهاي نداشت».
کارشکني نهضت آزادي در مراسم استقبال از امام
اسدالله بادامچيان که مسئوليت اداره بهشت زهرا را در زمان سخنراني امام خميني بر عهده داشت روايت جالبي از کارشکني نهضت آزادي در مراسم استقبال از بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران ارائه ميدهد و ميگويد: «ما براي خروج امام از بهشت زهرا چهار راه در نظر گرفته بوديم. اداره بهشت زهرا دست من بود و مدير تبليغات هم بودم. راهپيمايي سال ۵۶ و ۵۷ با همراهي ما و آقاي تهرانچي شکل ميگرفت و در اين برنامه هم مسئول اداره بهشت زهرا بودم. آقاي مطهري هم مسئول اداره فرودگاه بود. در اين گير و دار قرار بود نهضت آزاديها به من بگويند که امام را از کدام راه ببريم. وقتي از فرودگاه مهرآباد بيرون آمدند، نهضتآزاديها ميخواستند سوار ماشين امام شوند و براي مردم کنار امام دست تکان دهند ولي حاج احمد نگذاشت و گفتند فقط من، امام و محسنرفيقدوست که راننده بود بايد در ماشين باشيم.»
ماجراي لغو سخنراني امام در دانشگاه تهران
به دليل ازدحام زياد جمعيت برخي از برنامههاي کميته استقبال تغيير کرد، يکي از آن برنامهها سخنراني امام در دانشگاه تهران براي پايان بخشيدن به تحصن علما بود (علما و مردم در دانشگاه تهران در اعتراض به ممانعت از ورود امام به ايران تحصن کرده بودند). حدود ساعت يازده و سي دقيقه اتومبيل امام به مقابل دانشگاه رسيد. مأموران انتظامات به شدت تلاش ميکردند از هجوم مردم به خيابان مسير جلوگيري کنند اما موفق به آرام کردن مردم نشدند؛ به همين علت امام خميني موفق به سخنراني مقابل دانشگاه نشد.
رفيقدوست در مورد تصميم براي برهم زدن برنامه دانشگاه ميگويد: «وقتي به دانشگاه تهران نزديک شدم جمعيت متراکم بود و ازدحامشان بيشتر. حضرت امام آنجا هم پرسيدند: «مگر قرار نيست ما برويم دانشگاه و پايان تحصن علما را اعلام کنيم؟» من گفتم که اکثر علما به فرودگاه آمده بودند، گذشته از اين، نميشود توقف کرد و بايد حرکت کنيم و ايشان موافقت کردند».
انتقال امام با هليکوپتر به سمت بهشت زهرا
پس از آنکه امام موفق نشد در دانشگاه تهران به سخنراني بپردازد، به سمت بهشت زهرا حرکت کردند. اين روايتي است که ازسوي هاشم صباغيان بيان شده است.
او گفته بود: در طول مسير امام به احساسات مردم پاسخ ميداد، ماشين بليزر از در شرقي بهشت زهرا وارد شد اما در همان ابتداي ورود، ماشين خراب شد و قادر به حرکت نبود. بنابراين براي ادامه مسير و رفتن به قطعهي هفده از هليکوپتري استفاده شد که وابسته به ارتش بود و در اختيار يگان مهندسي يکي از پادگانهاي نيروي هوايي مستقر در مهرآباد قرار داشت و بهطور خودجوش در اختيار امام و ديگران قرار گرفته بود. وقتي در اثر ازدحام جمعيت، اتومبيل امام از کار افتاد، ايشان را به وسيله اين هليکوپتر ابتدا به قطعهي شهدا بردند تا سخنراني خود را ايراد کنند.
براساس برنامهريزي کميته استقبال قرار بر اين بود که بعد از اتمام برنامههاي بهشت زهرا ايشان را به مدرسهي رفاه ببرند. اعضاي مستقر در کميته نيز مقدمات فرود را در اطراف مدرسه آماده کردند، «اما به درخواست امام به منزل آقاي کشاورز رفتيم؛ اين روايت به نقل از حجت الاسلام ناطق نوري مکتوب شده است».
در مدتي که امام در منزل کشاورز در حال استراحت بودند، اعضاي کميته بيخبر از سلامتي ايشان احتمال ميدادند امام توسط رژيم ربوده شده باشد؛ نگراني ربودهشدن امام به ميزاني بود که نهضت آزادي از طريق دولت اين مسئله را پيگيري کرد. بالاخره فرزند امام (حاج سيد احمد خميني) با کميته استقبال تماس گرفت و آنان را از محل استقرار امام و سلامتي ايشان باخبر کرد. اعضاي کميته نيز همان شب امام را به مدرسهي رفاه انتقال دادند.
استقرار امام در مدرسه رفاه
شب ۱۲ بهمن شهيد بهشتي و شهيد عراقي و تعداد ديگري از نيروهاي انقلاب به منزل آقاي کشاورز رفتند و امام خميني را به رفاه آوردند. با ورود امام، حاضران در مدرسه براي استقبال از امام شعارهايي همچون «درود بر خميني» را سر دادند. امام نيز به احترام آنان بر روي پلههاي مدرسه رفاه حدود ۱۵ دقيقه سخنراني کرد و از آنان تشکر کرد و فرمودند: «درود بر شما که رفتيد در لوله تانک دشمن، خميني چه کاره است».
منبع: مهر