رئيس سازمان آموزش فني و حرفهاي با بيان اينکه ۳۵ درصد از مهارت آموزان آموزشگاههاي فني و حرفهاي از فارغالتحصيلان دانشگاهي هستند گفت: خانوادهها بدانند دانشگاه تنها راه موفقيت فرزندان نيست.
محمد جندقي: کسب مهارت نخستين نياز هر فرد جوياي شغل براي ورود به بازار کار است بنابراين مهارتآموزي يکي از الزامات نياز امروز بازار کار به شمار ميرود، اما فارغ از سطح تحصيلات هر فرد جوياي کار همگام با کمبود سياستهاي توسعه اشتغال، «بي مهارتي» يا «کم مهارتي» متقاضيان شغل بر بروز پديده بيکاري نيز سايه افکنده است.
هر چند بررسي شاخصهاي کمّي و کيفي بازار کار بعضا حکايت از سياستهاي نادرست اقتصادي براي بهبود فضاي کسب و کار و افزايش نرخ بيکاري دارد، اما امروز جمعيت بيکار و حتي در برخي موارد جمعيت شاغل کشور با پديده بيمهارتي يا کم مهارتي مواجه است.
به تدريج که به دلايلي مانند کاهش تمايل جوانان به مهارت آموزي يا عدم فرهنگسازي خانوادهها شاهد کاهش سطح مهارت جوانان در سطح کشور هستيم، مسئولان نيز مي گويند که بخش قابل توجهي از دليل بيکاري و افزايش دوره انتظار جوانان براي شغل، نبود مهارت در اين قشر از جامعه است.
در همين زمينه رئيس سازمان آموزش فني و حرفهاي و معاون وزير کار در بخش اول گفتگوي خود با خبرنگار مهر برنامههاي اشتغالزايي اين سازمان را تشريح کرد و در بخش دوم اين گفتگو نيز از آخرين وضعيت مهارت آموزي و جايگاه آن در بين جوانان ميگويد که مشروح آن از نظر گرامي تان مي گذرد:
* آقاي سازگارنژاد پيش از ورود به بحث آموزشهاي مهارتي، چرا تمايل بيشتر خانوادهها و حتي فرزندان آنها بيشتر در جهت ورود به دانشگاه است؟ و چرا خانوادهها از سنين نوجواني براي ورود فرزندان خود به دانشگاه ها زمينه سازي مي کنند؟
اين مشکل پيشينه فرهنگي دارد و مربوط به يک دوره خاص نيست. غلبه فرهنگ مدرک گرايي و به واسطه دولتي بودن اقتصاد و استخدام سهل و ساده در دستگاه هاي اجرايي گذشته، به دليل امور دفتري و اداري نيازمند مشاغل با تحصيلات در حوزه نظري است که باعث تمايل همگان به تحصيل در رشته هاي نظري شده است و منجر به شکل گيري نگرش و اذهان بسياري از خانوادهها به مشاغل پشت ميز نشيني و مناصب اداري شده است.
استخدام در دستگاههاي اجرايي داراي امنيت شغلي به مراتب بالاتر از بخش خصوصي و با مزاياي خدمات درماني و تامين اجتماعي و پرستيژ اجتماعي است. لذا نهادينه شدن فرهنگ مدرک گرايي در جامعه قابل پيش بيني است. از طرف ديگر برخي تصور ميکنند تنها جامعه کارگري به مهارت آموزي نياز دارد. حال آن که کل جامعه بايد با مقوله مهارت خصوصا مهارت کليدي، مهارت حل مساله، مهارتهاي مذاکره ، مهارتهاي ارتباطي و ... آشنا شوند و اين امر تنها مختص جامعه کارگري نيست.
حدود۶۰ درصد جوانان جوياي کار فاقد مهارت هستند. گزارشات سنوات گذشته حاکي از آن است که نزديک به ۳۵ درصد از کارآموزان و فراگيران مهارتي داراي تحصيلات دانشگاهي بودهاند که ۲۷ درصد از اين مهارتآموزان داراي مدارک دانشگاهي فوق ديپلم و ليسانس هستند
* سازمان فني و حرفهاي براي نهادينه کردن فرهنگ مهارت آموزي چه اقداماتي انجام داده؟
تغيير اين نگرش عزم ملي و مشارکت رسانه ها را ميطلبد و مي بايست نظام صلاحيت حرفهاي با مشارکت تمامي ذي نفعان شامل دستگاههاي دولتي متولي، دانشگاهها، بنگاههاي اقتصادي و تمامي کساني که در بازار عرضه و تقاضاي نيروي انساني کشور موثر هستند، شکل گرفته و مبناي ارزش قرار گيرد. در چنين شرايطي ميتوان با برنامه ريزي مناسب نسبت به فرهنگ سازي آموزش هاي مهارتي از سنين نوجواني براي خانواده ها و نوجوانان نيز اقدام کرد.
جامعه، خانواده، صاحبان مشاغل و بخش هاي اقتصادي کشور بايد به مهارت آموزي توجه داشته باشند زيرا سرمايه گذاري در اين زمينه مسير توسعه را هموارتر ميکند. بسياري از دانشجويان و دانش آموختگان مهارت انجام کار را ندارند به همين منظور سازمان آموزش فني و حرفه اي کشور پلي است که دنياي دانش و کار را به هم نزديک مي کند. سازمان در مناسبتهاي مختلف خصوصا در روز ملي مهارت در ۶ مرداد ماه تبليغات و اطلاع رساني و فرهنگ سازي گسترده اي را به منظور تنوير افکار عمومي و آشنايي آحاد جامعه خصوصا قشر جوان با آموزشهاي مهارتي و مزاياي آن را انجام داده است و اين راه نيز استمرار خواهد داشت.
* آقاي سازگارنژاد بر اساس آمار رسمي بيش از ۳ ميليون نفر از جمعيت کشور که بخش عمدهاي از آنها در سن ۱۵ تا ۲۹ سال را شامل ميشوند، بيکار هستند. به طور خاص چه ميزان از اين افراد به دليل نداشتن مهارت بيکارند؟
ببينيد پاسخ دقيق به اين سوال که «چند درصد از بيکاران داراي مهارت و چند درصد فاقد مهارت هستند؟» بايد از مرکز آمار ايران انجام شود، زيرا امکان تعيين افراد بيکار فاقد مهارت مستلزم اجراي سرشماري يا طرحهاي آماري است که سازمان در اين خصوص تشکيلات و مسئوليت مستقيمي ندارد اما بر اساس نمونه گيريهاي آماري انجام شده از بيکاران مراجعه کننده به مراکز کاريابيهاي کشور ميتوان گفت که به طور تقريبي حدود۶۰ درصد جوانان جوياي کار فاقد مهارت هستند.
* در حال حاضر چه تعداد هنرجو در آموزشگاههاي فني و حرفهاي در حال آموزش هستند؟
در سال ۹۵ مجموعا بيش از يک ميليون و چهار صد و هفتاد و دو هزار نفر مهارت آموز در مراکز دولتي و خصوصي داراي مجوز، آموزش ديدهاند که تعداد ۸۲۴۰۰۰ نفر يعني معادل ۵۶ درصد از آنها در مراکز دولتي و بخش هاي وابسته دولتي و ما بقي يعني حدود ۶۴۸۰۰۰ نفر معادل ۴۴ درصد از مهارتآموزان در آموزشگاههاي آزاد خصوصي در دوره هاي آموزش فني و حرفه اي شرکت کردند. در مجموع نزديک به ۱.۵ ميليون نفر ساليانه تحت پوشش خدمات مهارت آموزي سازمان اهم از دولتي و خصوصي قرار مي گيرند.
* چه تعداد از اين مهارتآموزان، از فارغالتحصيلان دانشگاهي هستند؟
گزارشات سنوات گذشته حاکي از آن است که نزديک به ۳۵ درصد از کارآموزان و فراگيران مهارتي داراي تحصيلات دانشگاهياند که ۲۷ درصد از اين مهارتآموزان داراي مدارک دانشگاهي فوق ديپلم و ليسانس هستند. پيش بين اين است که با اجراي طرح کارورزي فارغ التحصيلان دانشگاهي اين نسبت افزايش يافته و امکانات و ظرفيت هاي آموزشي سازمان بيش از پيش معطوف به فارغ التحصيلان جوياي کار شود.
* چه تضميني وجود دارد که مهارت آموزان پس از پايان دورههاي آموزشي به عنوان افراد ماهر بتوانند وارد بازار کار شوند؟
براي گارانتي کردن آموزش هاي فني و حرفهاي و تضمين کيفيت آموزش، سازمان اصل مشتري مداري و سفارشي بودن آموزش و تقاضا محوري را در دستور کار قرار داده است و با انعقاد تفاهمنامه همکاري هاي مشترک آموزشي با بيش از ۹۰ دستگاه اجرايي که متضمن نيازسنجي مهارتي و آموزشي است، تلاش کرده تا ارايه آموزش منطبق با تقاضاي بخشهاي اقتصادي و تامين نيروي انساني مناسب را انجام دهد تا اين آموزشها بتواند منجر به ايجاد اشتغال از طريق افزايش شانس اشتغال پذيري کارآموختگان شود و يا با ارائه مهارتهاي اساسي و غير فني نظير مهارتهاي حل مساله، فنون مذاکره، برقراري ارتباط و تعامل، تفکر انتقادي و خلاق امکان کارآفريني و فناآفريني کارآموختگان را ايجاد کند.
* در بخش تقويت کيفيت آموزشي آموزشگاهها چطور؟ نظارتي براي کيفيت آموزشي وجود دارد؟
بله. سازمان آموزش فني و حرفهاي با استقرار نظام اعتبار بخشي در مراکز آموزش دولتي و موسسات آموزشي خصوصي کيفيت آموزشي را مورد بررسي و مراکز آموزشي خود را رتبه بندي کرده است. همچنين نسبت به تعريف برنامههاي رتبه بندي مربيان آموزشي خود اقدام کرده که اين موارد باعث افزايش کيفيت آموزش و ارتقاي بهره وري و بهبود اثربخشي آموزش ها خواهد شد.
به طور کلي نسبت به تعيين خط مشي کيفيت و استقرار نظام مديريت کيفيت جامع اقدام شده است و همچنين به منظور بهبود خروجي و پيامدهاي آموزشي بهتر نسبت به ارائه خدمات مشاوره آموزشي و شغلي به کارآموزان در مراکز آموزشي اقدام شده است. اين خدمات بر اساس اطلاعات بازارکار و اطلاعات دريافتي از فرايند رهگيري اشتغال کارآموزان است. البته تعاملات بين المللي خوبي با کشورهاي پيشرو در زمينه آموزشهاي فني و حرفه اي و تبادل دانش فني و آموزش و تربيت مربيان انجام شده است.
نزديک به ۱.۵ ميليون نفر ساليانه تحت پوشش خدمات مهارت آموزي سازمان اهم از دولتي و خصوصي قرار مي گيرند. جواناني که نسبت به کسب مهارتهاي شغلي اقدام کرده اند، در مقام مقايسه با ساير جوانان فاقد مهارت، دغدغه اشتغال کمتري دارند
* در حال حاضر چه تعداد آموزشگاه دولتي و خصوصي در سطح کشور تحت نظارت سازمان فعاليت مي کنند؟ سهم هر کدام از رشته هاي آموزشي چيست؟
در حال حاضر ۱۱ هزار و ۷۹۶ آموزشگاه فني و حرفه اي آزاد با مجوز و تحت نظارت سازمان فعاليت آموزشي ميکنند که غالبا در رشته هاي خدماتي فعاليت دارند و سهم کمتري در کشاورزي و صنعت را به خود اختصاص ميدهند.
سياست سازمان، حمايت از بخش خصوصي است و هر کجا که آموزشگاههاي آزاد دورههايي را در برنامه آموزشي خود قرار دادهاند مراکز دولتي ملزم به حذف آن دوره ها از برنامه هاي خود هستند.
بخش خصوصي بيشتر در گروه هاي درسي فناوري اطلاعات و رايانه، صنايع دستي و هنري، صنايع پوشاک و خياطي و طراحي و دوخت و زيبايي و آرايش و پيرايش توفيق داشته اند.
* به عنوان سوال پاياني با توجه به مشکلات بيکاري که بخش عمدهاي از آن به دليل نبود مهارت در بين جوانان است، توصيه شما به نوجوانان و خانوادهها براي برنامه ريزي بلند مدت براي تضمين اشتغال چيست؟
دقيقا به نکته خوبي اشاره شد. توصيه من به خانوادهها اين است که نسبت به ارتقاء جايگاه مهارت آموزي براي نوجوانان و جوانان خود اهتمام لازم را داشته باشند و با آشنايي فرزندان خود در مقطع نوجواني با مشاغل و حرف مختلف ضمن استعداد يابي ايشان و توجه و حمايت از شکوفا شدن اين استعدادها، زمينه ارتقاء فرهنگ مهارت آموزي را فراهم کنند تا شاهد پرورش کارآفرينان خلاق و خودکفايي در خلق فرصتهاي شغلي مناسب باشيم.
لازم است ديدگاههاي خود را نسبت به اينکه تنها راه موفقيت براي فرزندانمان ورود به دانشگاه است را تغيير دهيم و بدانيم که موفقيت در ساير مشاغل و حرفهها هيچ گونه منافاتي با جايگاه رفيع انساني ندارد و تضمين کننده منزلت اجتماعي خواهد بود.
بايد اعلام کنم جواناني که نسبت به کسب مهارتهاي شغلي اقدام کرده اند، در مقام مقايسه با ساير جوانان فاقد مهارت، دغدغه اشتغال کمتري دارند. بنابر اين توصيه ما اين است که در کنار مهارتهاي فني شامل نصب، آزمايش و تعمير بيشتر تجهيزات الکتريکي، مکانيکي و الکترونيکي در حوزه هاي مهندسي، ارتباطاتف اتومبيل، حمل و نقل و ... به کسب مهارتهاي کليدي و غير فني، کارآفريني و فناوري نيز اهتمام داشته باشند.
اما در کنار مهارتهاي شغلي، دستيابي به يکسري از مهارتها براي پيشرفت و آينده شغلي نوجوانان و جوانان مفيد و بسيار حياتي است. بنابراين پيشنهاد ميشود جوانان براي پيشرفت جايگاه اجتماعي و حتي اقتصاي در شغلهاي خود، مهارت هاي حل مشکل، مهارت هاي روابط عمومي، مهارت هاي برنامه نويسي کامپيوتري و دانش کامپيوتر، مهارت هاي آموزشي، مهارت هاي مديريت مالي، مهارت هاي مديريت اطلاعات، مهارت هاي مديريت تجارت و بازرگاني و هوشمندي اجتماعي، تفکر نوين و انطباقي، شايستگي ميانفرهنگي، تفکر محاسبهاي، سواد رسانههاي نوين، چند رشتهاي بودن، تفکر طراحي، مديريت بار فکري و تشريک مساعي مجازي را فرا گيرند.