کد مطلب: 226248
بانکي که در ايران خزانه انگلستان بود!
تاریخ انتشار : 1395/06/17 10:11:03
نمایش : 1207
ادوارد براون نويسنده انگليسي تاريخ انقلاب مشروطه در اثر خود با اذعان به شور و شوق ايرانيان براي تاسيس بانک ملي مي نويسد: «حتي بينوايان و مسکينان به کمک برخاستند.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، تاسيس بانک ملي در ايران با وجود شادماني ايرانيان براي انگلستان خوش يمن نبود. چرا که نقش نماينده  آنها در ايران يعني بانک شاهنشاهي را کمرنگ مي کرد. بانکي که هرچند در ظاهر بانکي خصوصي بود اما عملا تحت تاثير سياستهاي لندن اداره مي شد و وجودش در ايران به معناي اداره نظام مالي و اقتصادي اين کشور بود و استقلال مالي کشور را از ميان برده بود.

 

بانکداري مدرن برخلاف بسياري از کشورهاي اروپايي و غربي در ايران سابقه  چنداني ندارد. در واقع نظام مالي ايران تا ابتداي قرن سيزده شمسي به صورتي سنتي و ابتدايي اداره مي شد و از زمان سلطنت ناصرالدين شاه به بعد بيش از آنکه در اختيار دولت باشد در اختيار کشورهاي خارجي بود. انگلستان و روسيه  تزاري به همان نسبت که سکان سياست را در ايران در اختيار داشتند، اقتصاد کشور را هم بسان ساير مستعمراتشان ميان خود تقسيم کرده بودند.

از يکسو بانک شاهي انگلستان و از سويي ديگر بانک استقراضي روس نظام مالي ايران را در اختيار گرفته و اقتصاد ايران را به سمت و سويي که منافعشان ايجاب مي کرد، هدايت مي کردند و در اين زمينه براي چپاول منابع ايران رقابت داشتند. به تدريج و به ويژه پس از انقلاب اکتبر 1917 در روسيه با سقوط تزارها و روي کارآمدن نظام بلشويکي، حيات بانک استقراضي روس رسماً خاتمه يافت و بانک شاهي بهاصلي ترين بانک فعال خارجي در ايران بدل شد. فرصتي طلايي که نصيب انگلستان شده بود تا نفوذ سياسي خود را با نفوذ تمام عيار اقتصادي کامل کند.

 

بانک شاهنشاهي و اقدامات زيانبار آن براي اقتصاد ايران

تاسيس بانک شاهنشاهي در ايران در سال 1889 ميلادي نتيجه  امتيازي بود که به بارون جوليوس دو رويتر واگذار شده بود. عصر ناصرالدين شاه و دوران نيم قرني حکومت او در ايران به واسطه  امتيازات فراواني که به کشورهاي خارجي واگذار شد به نام عصر امتيازات معروف گشته و امتياز رويتر نيز يکي از زيانبارترين اين امتيازات بود. امتيازي که هرچند به دليل مخالفتهاي شديد داخلي و اعتراض روسها لغو شد اما چندين سال بعد رويتر با تمسک جستن به آن، با حمايت مستقيم مقا مهاي انگليسي و سفارت اين کشور در تهران به ويژه سر ادموند ولف، امتياز تاسيس بانک شاهنشاهي را در ايران دريافت کرد. بانکي که هرچند نامي به ظاهر ايراني داشت اما عملاً موسسه اي انگليسي بود که ايرانيان نقشي در اداره  امور آن نداشتند.

بانک شاهنشاهي با در اختيار گرفتن حق چاپ اسکناس و کنترل ضرابخانه دولتي در واقع کنترل نظام مالي ايران را هم به دست آورد تا جايي که اين بانک را خزانه انگلستان در ايران مي ناميدند. تشکيل و قدرت گرفتن بانک شاهنشاهي به معناي پيوند ميان قدرت و ثروت انگليسيها در ايران بود تا اين قدرت استعماري نفوذ خود را در اقصي نقاط کشور گسترش دهد. تشکيل اين بانک با وجود نياز ايران به تامين سرمايه از طريق موسسات مالي به واسطه نحوه عمل اين بانک عملا هيچ سودي براي اقتصاد کشور نداشت. «براساس اساسنامه، سرمايه  مجاز بانک چهار ميليون ليره تعيين گرديده بود که يک ميليون ليره  آن (معادل سه ميليون و پانصد هزار تومان) نقداً پرداخت شده بود.

در ابتداي کار قسمت عمده  سرمايه  بانک شاهي در ايران بود ولي بعدها، بر اثر افزايش سرمايه  سپرده هاي دولت و مردم تمام سرمايه به انگليس منتقل شد، به نحوي که بانک شاهي ديناري در ايران سرمايه گذاري نکرد.»1بدين ترتيب «بانک شاهنشاهي ايران نه تنها از آغاز تاسيس ميليونها ليره و دلاري را که براي اين مملکت اهميت حياتي داشت به صورت سود ويژه در هر سال از کشور خارج ساخت و به جيب سرمايه داران انگليسي ريخت بلکه در طول مدت عمليات خود دست به يک سلسله اقداماتي زد که به گواه نويسندگان بيگانه و حتي نويسندگان انگليسي به حال کشور زيانبار بوده است.» 2 بانک شاهنشاهي در دوران فعاليت خود به جاي آنکه با دادن وامهاي ارزان قيمت به تقويت اقتصاد داخلي کمک کند، به جذب وجوه ايرانيان و کسب سود از اين طريق مي پرداخت. اما يکي از بزرگترين اقدامات منفي اين بانک تلاش براي ايجاد مانع بر سر راه تشکيل بانک ملي بود.

بانک شاهنشاهي و مخالفت با تشکيل بانک ملي 

وضعيت وخيم مالي در آخرين سالهاي حيات حکومت قاجاريه و خالي بودن خزانه کشور اوضاع اقتصادي ايران را در آن دوران به وخامت کشانده بود. در همان سالها و به دنبال شرايط رقت بار اقتصادي بود که ايده  تشکيل بانکي ملي با هدف تقويت بنيانهاي اقتصاد داخلي از سوي حاج محمدحسن امين‌الضرب تاجر و صراف مشهور آن دوره تقديم ناصرالدين شاه شد تا شايد پادشاه قاجار و دولتش چشمانشان را به روي مشکلات کشور بگشايند و در راه تاسيس بانک ملي و استقلال اقتصادي قدم بگذارند. اين پيشنهاد اما به اين بهانه که فعلا تشکيل بانک ملي به صلاح دولت نيست ره به جايي نبرد، تا اينکه زمانه مشروطيت رسيد:

پس از استقرار مشروطيت هنگاميکه دولت از مجلس شوراي ملي اجازه  استقراض خارجي خواست، احساسات ملي که از وامهاي گذشته و رفتار بانکهاي بيگانه جريحه دار شده بود به هيجان آمد و نمايندگان ملت به منظور قطع نفوذ سياسي و اقتصادي بانکهاي مزبور و ترميم وضع مالي خزانه  در تاريخ پنجم آذرماه 1285 ضمن مخالفت با استقراض خارجي تاسيس يک بانک ملي را خواستار شدند. پس از آنکه جمعي از بازرگانان و صرافان تعهد مشارکت کردند و اجازه  تشکيل بانک صادر شد اعلان آن در تاريخ نهم آذرماه 1285 منتشر گرديد.3

علت اصلي کوتاه آمدن لندن بر سر واگذاري امتياز چاپ اسکناس نه وارد شدن از در دوستي و سياست همراهي با ايرانيان، بلکه کسب امتيازاتي بزرگتر بود و به همين دليل با دست برداشتن از حمايت بانک شاهنشاهي مديران اين بانک نيز با دريافت امتيازاتي ديگر در برابر واگذاري حق چاپ اسکناس به بانک ملي ايران کوتاه آمدند. آن امتياز بزرگتر نفت ايران بود.

اما تلاشهاي اوليه براي تشکيل بانک ملي با کارشکني بانک شاهنشاهي که از حمايت مستقيم دولت انگلستان در ايران برخوردار بود عملي نشد.ادوارد براون نويسنده انگليسي تاريخ انقلاب مشروطه نيز در اثر خود با اذعان به شور و شوق ايرانيان براي تاسيس بانک ملي مي نويسد:

حتي بينوايان و مسکينان به کمک برخاستند. دانشجويان به فروش کتابهاي خود اقدام نموده و زنان براي تهيه سرمايه  بانک به فروش زيورآلات و حتي قطع و فروش گيسوان خود پرداختند. يک ميليون تومان در تهران جمع آوري گرديد و پرداخت يک ميليون تومان ديگر را ميهن پرستان آذربايجان متعهد گرديدند و نزديک بود که تاسيس بانک ملي ايران در سال 1287 جامه عمل بپوشد و هدف آزاديخواهان به مورد عمل نهاده شود که بانک شاهنشاهي به عمل پرداخت و با خارج ساختن پول از جريان و از دست بازگانان و به اصطلاح اقتصاديون، تنگ نمودن بازار پول اشکالات مالي و پولي فراواني در کشور توليد نمود. بانکهاي بيگانه تا توانستند در کميابي پول در بازار کوشيدند. 4

با اين همه با توجه به خواست اکثريت ايرانيان براي استقلال اقتصادي و با تصويب مجلس شوراي ملي در نهايت بانک ملي ايران در شهريور ماه 1307 شمسي کار خود را آغاز کرد.

 

تلاش بانک شاهنشاهي در تضعيف بانک ملي

تاسيس بانک ملي در واقع زنگ خطري براي بانک شاهنشاهي به حساب مي آمد به همين دليل پس از تاسيس آن نيز بانک شاهنشاهي درصدد برآمد تا به طرق مختلف در مسير عملکرد و گسترش اين بانک مانع تراشي کند. يکي از مخالفتهاي اصلي که در سالهاي 1309 و 1310 شمسي شدت گرفت مخالفت مسئولين بانک شاهنشاهي با واگذاري حق چاپ اسکناس به بانک ملي بود.

اين حق به واسطه امتياز رويتر و همراه با امتيازاتي همچون معافيت از ماليات و کنترل خزانه به بانک شاهنشاهي رسيده بود اما با تاکيد نمايندگان مجلس و خواست عمومي در نهايت مقامهاي سياسي انگليسي صاحب نفوذ در اين بانک تسليم شدند. علت اصلي کوتاه آمدن لندن البته نه وارد شدن از در دوستي و سياست همراهي با ايرانيان، بلکه کسب امتيازاتي بزرگتر بود و به همين دليل با دست برداشتن از حمايت بانک شاهنشاهي مديران اين بانک نيز با دريافت امتيازاتي ديگر در برابر واگذاري حق چاپ اسکناس به بانک ملي ايران کوتاه آمدند.

 

واگذاري اين امتياز به بانک ملي در واقع مانوري سياسي از سوي انگلستان براي ترميم چهره خود و مهره دست نشانده اش در ميان مردم ايران بود. زيرا در اين سالها که ديگر از نفوذ روسيه در ايران خبري نبود انگليسيها مي‌دانستند بدون يکه تازي بانک شاهنشاهي در ايران نيز مي توانند کنترل اقتصاد کشور را در اختيار داشته باشند. در واقع انگلستان انديشه ديگري در سر داشت:

چون انگليسيها در سال 1930 در نظر داشتند که در آتيه  امتياز نفت جنوب را به سود خود و به زيان ملت ايران براي چندسالي تمديد نمايند و از اين راه درآمد بيشتري عايد سرمايه داران خود سازند لذا براي انجام اين عمل و تهيه  مقدمات جهت مانور سياسي که بعداً به وقوع پيوست ناگزير بودند رضاشاه را مخالف سياست رسوخ انگلستان در ايران جلوه داده و او را مخالف سياست استعماري انگلستان در ايران معرفي نمايند تا بتوانند در موقع خود نتيجه  مطلوبه را به دست آورند. در اين صورت انتزاع حق صدور اسکناس از بانک شاهنشاهي بهترين طريق وصول به اين هدف و بزرگترين وسيله  جلوگيري از برانگيختن احساسات مردم عليه انگليسيها به طور موقت بود که بالأخره با موفقيت کامل انجام گرفت.5

نتيجه گيري

با پايان جنگ جهاني دوم آفتاب قدرت انگلستان نيز به تدريج غروب کرد. با خروج رضاشاه از صحنه قدرت در ايران و روي کارآمدن محمدرضاشاه اين آمريکاييها بودند که به سرعت جا پاي قدرت سابق استعماري مي گذاشتند و به همين دليل بانک شاهنشاهي نيز قدرت خود را در دهه  1330 شمسي از دست داد و در نهايت در سال 1331 به کارش در ايران خاتمه داد. با اين همه اما فعاليت چند دهه اي اين بانک و اقداماتش در جلوگيري از تشکيل بانک ملي و واگذاري مديريت مالي اقتصاد ايران به اين بانک کاري کرد تا اقتصاد کشور مدتي طولاني نه از تهران بلکه از لندن اداره شود. اقداماتي که بانک شاهنشاهي را همچون انگلستان در تاريخ ايران بدنام ساخته است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1.ابوالحسن ابتهاج، خاطرات ابتهاج، به کوشش عليرضا عروضي، تهران، انتشارات علمي، 1371، ص 19.

2.عبدالحسين دانشپور، بانک شاهنشاهي و امتياز، وجود بانک شاهنشاهي مانع نمو بانک ملي است، تهران، 1326، ص 59.

3.تاريخچه سي ساله بانک ملي ايران 1307-1337، تهران، انتشارات بانک ملي ايران، 1338، ص 75.

4.ادوارد براون، انقلاب ايران، ترجمه احمد پژوه، تهران، انتشارات کانون معرفت، 1338، ص 132.

.5دانشپور، همان، ص23.

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html