عضو شبکه جذب شده توسط سفارت انگليس در فتنه 88 ميگويد آنهايي که انتقادات قراردادهاي نفتي را مطرح ميکنند که منافع ملي ما در اين قراردادها لحاظ نشده است بايد بدانند که کشور صاحب دارد و قراردادها تحت نظر مستقيم مقام معظم رهبري، دستگاههاي امنيت ملي، سپاه و وزارت ارتباطات تنظيم شده است!
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، سعيد ليلاز عضو مرکزيت حزب کارگزاران گفت: با توجه به اينکه اکنون ايران محيط مناسبي براي جذب سرمايهگذار خارجي نيست بايد از فرصت قراردادهاي نفتي براي جذب سرمايهگذاري استفاده کرد و اکنون مخالفتهايي که براي انجام نشدن اين قراردادها مطرح ميشود نه دلسوزانه بلکه سياسي است.
وي گفت: به نظر من همين الان هم براي انعقاد اين قراردادهاي نفتي دير شده است و بايد تعلل نکرد و از فرصت موجود استفاده کرد.
وي در پاسخ به اين انتقاد که گفته ميشود در قراردادهاي نفتي لزوما منافع ملي کشور لحاظ نشده است، تصريح کرد: اينطور نيست که منافع ملي رعايت نشده باشد، بلکه منافع طوري در اختيار خارجيها قرار ميگيرد که به نفع هر دو باشد. ضمن اينکه منافع ملي در آن رعايت ميشود و سرمايهگذار خارجي نيز به کشور ورود ميکند.
اين اقتصاددان اظهار کرد: آنهايي که اين انتقاد را مطرح ميکنند که منافع ملي ما در اين قراردادها لحاظ نشده است بايد بدانند که کشور صاحب دارد و قراردادها تحت نظر مستقيم مقام معظم رهبري، دستگاههاي امنيت ملي، سپاه و وزارت ارتباطات تنظيم شده است و اين طور نيست که وزارت نفت فقط براساس اختيارات قانوني که دارد مستقل عمل کرده باشد.
گفتني است حسين رسام تحليلگر سياسي سفارت انگليس در جريان دادگاه عوامل آشوب سال 88 تصريح کرد که ظرف چند سال 50 نفر از جمله ليلاز و شمس الواعظين و عطريانفر را جذب کرده است. حضور امثال ليلاز و قوچاني در شوراي مرکزي حزب کارگزاران، موجب اعتراض و استعفاي محمد هاشمي دبير سياسي حزب شد که معتقد بود اين طيف، کارگزاران را تبديل به حزب ساختارشکني مانند حزب مشارکت ميکند.
نوع اظهارات ليلاز درباره لزوم تعجيل در قراردادهاي نفتي، تداعيکننده همان فضاسازيهايي بود که بزککنندگان آمريکا درباره ضرورت دستيابي هر چه سريع به توافق برجام انجام ميدادند و کشور را مضطر و بيچاره - و مجبور به معامله از موضع پايين - نشان ميدادند و خروجي آن هم يک قرارداد خسارتبار با امتيازات واگذار شده نقد و با عايدي «تقريبا هيچ» براي ايران بود. بنابراين ميشود گفت امثال ليلاز نقش دلالي براي شرکتهاي انگليسي-صهيونيستي نظير بريتيش پتروليوم و شل را ايفا ميکنند.
از سوي ديگر، انتساب متن پرمسئله پيشنويس قراردادهاي جديد نفتي (IPC) به نظام و رهبري در حالي است که رهبرمعظم انقلاب طي دو نوبت ايرادهاي مهمي را متوجه اين قراردادها دانسته و از دولت و وزارت نفت خواستهاند اين ايرادات را با حضور منتقدان و ساير مراجع مسئول قانوني برطرف کنند که متأسفانه بعضي از آنها برطرف نشده است. در موضوع برجام نيز با وجود عبور مذاکرهکنندگان از خطوط قرمز 3گانه رهبري، شوراي عالي امنيت ملي و مجلس شوراي اسلامي چنين القا ميشود که آنچه تا به امروز به اجرا درآمده، همان اراده و تصميم نظام است!!
منبع:کيهان