با مروري بر بيانات رهبر انقلاب ميتوان نتيجه گرفت که تأکيد ايشان به اتخاذ مواضع انقلابي، نسبت به گذشته افزايش يافته است و معظمٌله همهي گروهها، دستگاهها و زيرمجموعههاي انقلاب اسلامي را به «انقلابي بودن» و «انقلابي ماندن» توصيه کردهاند.
به گزارش
پايگاه خبري تحليلي پيرغار به نقل از
آناج، نخستينبار، بهمنماه سال 91 بود که مقام معظم رهبري با گفتن عبارت معروف «من ديپلمات نيستم، من انقلابيام» به واگرايي معنايي دو مفهوم «ديپلماسي» و «انقلابي» اشاره و خاطرنشان کردند: «مذاکره به صورت يک تاکتيک، مذاکره براي مذاکره، مذاکره براي فروختن ژست ابرقدرتي بيشتر به دنيا، اين مذاکره يک حرکت حيلهگرانه است؛ اين حرکت واقعي نيست. من ديپلمات نيستم، من انقلابيام، حرف را صريح و صادقانه ميگويم. ديپلمات يک کلمهاي را ميگويد، معناي ديگري را اراده ميکند. ما صريح و صادقانه حرف خودمان را ميزنيم؛ ما قاطع و جازم حرف خودمان را ميزنيم.»[1]
پس از روي کار آمدن دولت يازدهم، بهکارگيري لغات و مفاهيم انقلابي در منظومهي کلامي رهبر معظم انقلاب افزايش يافت و ايشان در زمانهاي مختلف، بر پافشاري و اصرار ورزيدن روي مفاهيم انقلابي تأکيد زيادي نمودند. ايشان با کليدواژههايي مانند اسلام انقلابي، تفکر انقلابي، مواضع انقلابي، سياست خارجي انقلابي، هنر انقلابي، روحيه و اراده انقلابي، حضور انقلابي، هويت انقلابي و جوان مؤمن انقلابي، وظايف مسئولان، نخبگان، دستگاههاي گوناگون و آحاد جامعه را جهت حفظ و صدور انقلاب بازگويي نموده و بر ترويج نگرشها و باورهاي انقلابي اصرار ورزيدند.
تعارض ميان تفکر انقلابي و غير انقلابي که نخستينبار در تضاد بين دو رويکرد انقلابي و ديپلماتيک بيان شد و بعدها با برجسته شدن مسألهي هستهاي و برجام و همچنين جهتگيري کلي دولت در مسائل فرهنگي و سياسي ابعاد وسيعتري يافت، نشان از آن ميداد که داشتههاي با ارزشي در داخل نظام اسلامي جنبهي معاملاتي پيدا کردهاند و قرار است در ازاي ناديده انگاشتن آن ارزشها که بر مفاهيم انقلابي دلالت دارند، جايگزينهاي غير انقلابي و تشريفاتي مورد توجه قرار گرفته و رفتهرفته انقلاب را از باور مردم، خصوصا جوانان حذف نمايند. در همين رابطه رهبري معظم فرمودند: «انقلاب را نبايد محدود کرد به حوادث انقلابيِ مثلاً آغاز انقلاب و شروع انقلاب و روزهاي پيروزي انقلاب؛ آنها يک بخشي از انقلاب است.»[2]
توجه بيش از پيش رهبري بر مفاهيم انقلابي، بيشتر از همه ناظر بر «تفکر انقلابي» و «مواضع انقلابي» بوده است که اين دو، لازم و ملزوم يکديگرند. ايشان مشکلات کنوني کشور را ناشي از برخي انسانهاي بيخيال و سادهانديشي عنوان نمودند که «فعّالند؛ مينويسند، ميگويند، تکرار ميکنند و دشمن هم به اينها کمک ميکند.»[3] افرادي که در مناصب و مسئوليتهاي قابل توجهي نيز حضور دارند و از تريبونهاي رسمي، «ادبيات سياسي دشمن» را تکرار ميکنند. ايشان در اينباره فرمودند: «ما از ادبيات سياسي دشمن استفاده نکنيم؛ من اين مسئله را، بهخصوص به دوستان و برادران محترم خودمان در مشاغل گوناگون سياسي و دولتي و غير دولتي و مانند اينها تأکيد ميکنم؛ از ادبيات دشمن استفاده نکنيد.»[4]
خط فکرياي که دولت يازدهم در خصوص مباني و حکومت اسلامي، پيگيري و آن را تحت عنوان «اعتدال» تبليغ ميکند، منتهي به قرائتي از اسلام شده است که با بيان واژه ترکيبي «اسلام رحماني» هرگونه تفکر انقلابي که در آن از مفاهيمي مانند جهاد، امر به معروف و نهي از منکر ياد شده باشد را زير سؤال برده و مدعيان اين تفکر را با صفات تندرو و افراطي مورد نکوهش قرار داده است. حضرت آيتالله خامنهاي ضمن بيان اينکه «اعتدال، شعار بسيار خوبي است» به دولتمردان تذکر دادند: «اسلام، مظهر اعتدال است. اين «اَشِدّاءُ عَلَي الکُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم» اعتدال است؛ «قتِلوا الَّذينَ يَلونَکُم مِنَ الکُفّار» اعتدال است؛ امربهمعروف و نهيازمنکر اعتدال است - اعتدال اينها است ديگر - معناي اعتدال اين نيست که ما از کارهاي احساس وظيفهاي که فرد مؤمن، جريان مؤمن، مجموعهي مؤمن انجام ميدهد، جلوگيري کنيم.»[5]
مسلما داشتن هرگونه تفکري، به اتخاذ مواضعي همسان با آن طرز فکر منجر ميشود و مواضعي که مسئولان نظام در بزنگاههاي مختلف ميگيرند، ميتواند در تقويت و يا تضعيف اقتدار کشور تأثيرگذار باشد. يکي از چالشهاي اساسي دولت يازدهم که هنوز هم با آن مواجه است، کنار نگذاشتن رودربايستي با افراد حاشيهدار و سابقهداري است که در مواقع حساس، هزينههاي جبرانناپذيري را به نظام تحميل کردند و دولتمردان با رفتارهاي خود سعي در بزک نمودن چهرههاي خاکستري و سياه آنها را داشتند. اهميت اين مسأله زماني دوچندان ميشود که دولت در عرصهي جهاني نيز به نمايندگي از جمهوري اسلامي در کارزار دشوار مذاکرات هستهاي وارد شد و بعضا به جاي مقاومت و ايستادگي در مقابل زيادهخواهيها، سياست لبخند و مدارا را در پيش گرفت. در همين برههي زماني و در شرايطي که دولتمردان و رسانههاي وابسته، همهي مفاهيم و شاخصهاي انقلابي را فداي برجامخواهي خود نموده بودند، رهبري در ديدار با هيئت دولت فرمودند: «به نظر من کاري که عليالعجاله بايد کرد اين است که در اتخاذ مواضع انقلابي، بايد صراحت داشت؛ يعني رودربايستي نکنيم. مواضع انقلابي را، مباني امام بزرگوار را صريح بيان کنيم، خجالت نکشيم، رودربايستي نکنيم، ترس نداشته باشيم.»[6]

همچنين «سياست خارجي انقلابي» از جمله تعابيري ميباشد که رهبر انقلاب براي اولينبار در آبانماه 94 در ديدار وزير امور خارجه، سفرا و کارداران جمهوري اسلامي ابراز داشتند و فرمودند: «اجراي سياستهاي انقلابي در هر زمينه، از جمله عرصهي ديپلماسي باعث افزايش اقتدار و تأثيرگذاري، ارتقاي جايگاه کشور و عزت و اعتبار ايرانيان در ميان ملتها ميشود.» ايشان، خطاب به مسئولين وزارت خارجه، سفرا و کارداران تأکيد کردند: «با استحکام و اقتدار و افتخار، ادامهي اصول انقلابي و راهبردهاي ثابت سياست خارجي را تکرار کنيد تا بيگانگان و دنبالههاي داخلي آنان، به تغيير در سياست خارجي جمهوري اسلامي دل خوش نکنند.»[7]
متأسفانه گستردگي و تنوع انحرافات دولت يازدهم از مباني و اصول انقلابي، خصوصاً در موضوع سياست خارجي، آنقدر وسيع بوده است که با ناديدهگرفتن بخشي از خطوط قرمز نظام در مذاکرات، منجر به تحميل هزينههاي بسيار زيادي بر صنعت هستهاي و جايگاه ايران در منطقه و جهان گرديد. رهاورد مذاکراتي دولت يازدهم در حالي به امضاء طرفهاي مذاکره رسيد که عليرغم انجام تعهدها از سوي ايران، هنوز غربيها به تعهدات اساسي خود عمل نکردهاند و بخش قابل توجهي از تحريمها سر جايشان باقي هستند. به طور کلي، برجام را ميتوان نمونهاي از دستاورد سياست خارجي التقاطي دانست که با عدول از برخي اصول انقلابي و کوتاه آمدن در مقابل دشمن، جز «وعدههاي پسابرجامي» چيز ديگري نصيب ايرانيان نکرد.
با مروري بر بيانات رهبر انقلاب ميتوان نتيجه گرفت که تأکيد ايشان به اتخاذ مواضع انقلابي، نسبت به گذشته افزايش يافته است و معظمٌله همهي گروهها، دستگاهها و زيرمجموعههاي انقلاب اسلامي را به «انقلابي بودن» و «انقلابي ماندن» توصيه کردهاند. ايشان در واپسين روزهاي سال 94، در ديدار با اعضاي خبرگان رهبري تأکيد نمودند: «مجلس خبرگان بايد انقلابي بماند؛ بايد انقلابي فکر کند و انقلابي عمل بکند.»[8] مقام معظم رهبري همچنين در ديدار با اعضاي مجمع نمايندگان طلاب و فضلاي حوزهي علميهي قم به خطر «انقلابزدايي» از حوزههاي علميه اشاره کرده و فرمودند: «اگر بخواهيم نظام اسلامي همچنان اسلامي و انقلابي بماند، بايد حوزهي علميه انقلابي بماند؛ زيرا اگر حوزهي علميه انقلابي نماند، نظام در خطر انحراف از انقلاب قرار خواهد گرفت.»[9]
به فراموشي سپردن معاني انقلابي، به خودي خود صورت نميگيرد. بلکه در اثر يک سري اقدامات از پيش طراحيشده و منسجم صورت ميگيرد که در وهلهي نخست، با القاي باور تساوي انقلابيگري با خشونت و افراط به نخبگان و مسئولان جامعه، محاسبات آنها را در تصميمگيريهايشان تغيير بدهد و در گامهاي بعدي اين طرز تفکر را به بدنهي جامعه تسري ببخشد. برنامهاي که ديدهبان انقلاب از آن با عنوان «نفوذ» ياد کردهاند.
1. بيانات در ديدار فرماندهان و جمعي از کارکنان نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران 19/11/91
2. بيانات در ديدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى 25/06/94
3. بيانات در ديدار فرماندهان و کارکنان نيروي دريايي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و خانوادههاي آنان 15/07/94
4. بيانات در ديدار مردم نجفآباد 05/12/94
5. بيانات در ديدار مسئولان نظام 16/04/94
6. بيانات در ديدار رئيسجمهور و اعضاي هيئت دولت 04/06/94
7. بيانات در ديدار وزير امور خارجه، سفيران و مسئولان نمايندگيهاي ايران در خارج از کشور با رهبر انقلاب 10/08/94
8. بيانات در ديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري 20/12/94
9. بيانات در ديدار اعضاي مجمع نمايندگان طلاب و فضلاي حوزهي علميهي قم 25/12/94