|
کد مطلب: 150822
۵ دليل عقبنشيني آمريکا در مقابل بشار اسد
تاریخ انتشار : 1393/12/27 09:53:16 نمایش : 1932
يک تحليلگر برجسته عرب با اشاره به عوامل عقبنشيني آمريکا در برابر دمشق، تأکيد کرد که رئيس جمهور سوريه بيش از هر زمان ديگري قدرتمند شده است.
 به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، «اظهارات "جان کري" وزير خارجه آمريکا مبني بر لزوم مذاکره با «بشار اسد» رئيس جمهور سوريه براي پايان دادن به بحران اين کشور، بهترين «هديه» به ارتش، نهادهاي دولتي و رئيس جمهور سوريه و محکمترين سيلي به مخالفان مسلح و کشورهاي عربي حاشيه خليج فارس بود که با اسلحه و پول از آنها حمايت ميکردند. اين هديه در بهترين زمان ممکن بود؛ درست زماني که بحران اين کشور وارد سال پنجم ميشد.
«عبدالباري عطوان» تحلليگر برجسته عرب با انتشار مقالهاي در روزنامه «رأي اليوم» به بررسي اين موضوع پرداخت و نوشت: مسئلهاي که در اظهارات کري جاي تعجب داشت اين بود که «باراک اوباما» رئيس جمهور آمريکا کمتر از دو هفته پيش اعلام کرده بود که بشار اسد مشروعيت خود را از دست داده است و بايد برود. همچنين سخنان و اظهارات مطبوعاتي درباره تصميم آمريکا براي آغاز آموزش مخالفان «ميانهرو» سوريه در عربستان و ترکيه و مجهز کردن آنها به سلاح براي افزايش فشار به دولت سوريه بالا گرفته بود.
تجربه به ما نشان داده است که مقامات آمريکا مانند ساير همتايان غربي، زماني که قصد دارند در يک موضوع، عقبگرد شديد داشته باشند، از اصل «تدريج» استفاده و براي مقدمهچيني چندين بالون آزمايش را روي آن امتحان ميکنند. از اين روي شک نداريم که «استفان دي ميستورا» فقط از طرف خود نگفته بود که بشار اسد «بخشي از راهکار سياسي بحران سوريه است». پس از آن نوبت «جان برنان» رئيس سرويس جاسوسي آمريکا بود که دو روز پيش در برابر شوراي روابط خارجي در نيويورک تأکيد کرد که نه آمريکا، نه روسيه، نه کشورهاي منطقه و نه ائتلاف عليه داعش خواستار فروپاشي دولت يا نهادهاي سياسي دمشق نيستند. اين اظهارات همچنان دل رئيس جمهور سوريه و ژنرالهايش را خنک کرد و چون خاري در گلوي معارضين سوري و منطقهاي بود.
عوامل عقبنشيني آمريکا در برابر سوريه
اما چندين دليل وجود دارد که سبب شد آمريکا در اين زمان عقبنشيني کند که عبارتند از:
نخست؛ شکست حملات هوايي آمريکا براي از بين بردن گروهک تروريستي داعش و ساير گروههاي تروريستي و ناکامي در متوقف کردن نفوذ آنها، فروپاشي شاخههاي معارضان «ميانه رو» سوريه تحت حمايت مالي واشنگتن و تسليم شدن گروهک تروريستي «حزم» در برابر گروه تروريستي «جبهه النصره». اين در حالي است که سرويس اطلاعات مرکزي آمريکا گروهک حزم را بنيان نهاده بود.
دوم؛ ايستادگي ۴ ساله ارتش سوريه، افزايش محبوبيت دولت در خارج و داخل اين کشور، احساس فريب مردم سوريه از سوي آمريکا و هم پيمانان اين کشور که در قالب بازگشت دهها هزار نفر از آنها به کشور و يا جدايي از مخالفان متجلي شد.
سوم؛ حمايت نامحدود مالي، نظامي و انساني روسيه، ايران و حزب الله به سوريه، اعزام مشاوران ايراني و لبناني به سوريه براي مبارزه با مخالفان که به عدم سرنگوني دولت، توقف پيشروي مخالفان به سوي پايتخت و بستن راههاي اصلي امدادرساني به شمال اين کشور منجر شد.
چهارم؛ قانع شدن واشنگتن و کشورهاي غربي و عربي به اين مسئله که در صورتي که دولت سوريه سرنگون شود، هرجومرج و خلأ سياسي جايگزين آن خواهد شد و گروههاي تروريستي تندرو اين خلأ را پر خواهند کرد.
پنجم؛ همکاري با تهران براي مبارزه با داعش، پذيرش ايران به عنوان يک قدرت هم پيمان منطقهاي و نزديک شدن واشنگتن به امضاي توافق هستهاي با ايران که به برداشتن تحريمهاي اقتصادي تهران منجر خواهد شد؛ زيرا ائتلاف با تهران، تداوم حمايت از معارضان براي سرنگوني دولت سوريه و برداشتن تحريمها در سايه دشمني با سوريه به عنوان مطمئنترين همپيمان ايران منطقي نيست.
جان کري زمان آغاز گفتوگو با دولت سوريه را مشخص نکرد ولي بعيد نيست که اين گفتوگوها فعلا و از مدتي پيش از طريق شبکههاي سري و اطلاعاتي يا از طريق ميانجي آغاز شده باشد. البته همکاري و هماهنگي غيرعلني ميان دو طرف در جنگ هوايي عليه گروهک تروريستي داعش بر اين واقعيت صحه ميگذارد.
اين در حالي است که مخالفان «ميانهرو» و افرادي که از آن باقي ماندهاند نسبت به اين تغيير موضع ابراز انزجاز شديد کردند که گواه آن در موارد زير مبرهن است:
نخست؛ تأکيد «السيد بسام الملک» عضو ائتلاف سوريه مبني بر اينکه کنفرانس معارضان در اواخر ماه آتي در قاهره برگزار خواهد شد. وي تأکيد کرد که در اين ديدار، بقاي بشار اسد به مدت دو سال به همراه انتقال اختيارات وي به حکومت انتقالي بررسي و پس از آن انتخابات عمومي (با مشارکت بشار اسد) برگزار و قانون اساسي جديد اعلام يا اينکه قانون اساسي سال ۱۹۵۰ اعمال خواهد شد.
دوم؛ «خالد خوجه» رئيس گروه موسوم به «ائتلاف سوريه» گروه موسوم به«دوستان سوريه» را «همپيمانان کاغذي» ناميد و آموزش مخالفان ميانهرو را «دست مايه خنده» ناميد.
پس از گذشت ۴ سال از بحران سوريه ميتوان گفت که بشار اسد از هر زماني قدرتمندتر است. وي اکنون از موقعيت بحراني خارج شده و مشروعيت خود را بر دشمنان و رقبا به ويژه آمريکا، ترکيه و کشورهاي عربي حاشيه خليج فارس (عربستان و قطر) تحميل کرده است.
بشار اسد در اين دستاورد بزرگ، مديون گروهک تروريستي داعش است؛ گروهکي که سريعا گسترش يافت و به توازن قدرت ومعادلات در منطقه منجر شد. بشار اسد سبب شد که اختلافات مخالفان بيشتر شود و اين مسئله باعث شد عمدا يا سهوا مخالفان به ميانهرو و تندرو تقسيم شوند و از اين طريق توانست دشمنانش را در اين دام گرفتار کند... به هر حال ظلم آمريکا به عراق و توطئه اين کشور عليه سوريه سبب شد که گروهک تروريستي داعش سربرآورد و رشد کند.
به هر حال بحران سوريه وارد مرحله تازهاي شده است که در آن مخالفان ميانهرو يا تندرو جايگاه محدودي دارند و نقش دولت و حاميان سوريه پر رنگ شده است، ولي اين مسئله به معناي پايان بحران سوريه و حضور برنده و بازنده نيست بلکه احتمالا به تغيير برخي از بازيگران منجر خواهد شد.
احتمالا بحران سوريه طول خواهد کشيد و ممکن است ائتلافهاي مختلفي شکل گيرد؛ زيرا چه کسي باور ميکرد که دولت سوريه ۴ سال به فعاليت خود ادامه خواهد داد و آمريکا با آن گفتوگو و با ايران معامله هستهاي امضاب خواهد کرد؟
در هر صورت ملت سوريه در تاريخ خود بزرگترين فريب را خورد. همه طرف ها عليه آن توطئه کردند و با خون، ثبات، تماميت مرزي و وحدت ملي بهاي آن را پرداخت کرد؛ زيرا برخي از طرفهاي سوري وعدههاي آمريکا و همپيمانان آن را باور کردند. ولي هر کس روي آمريکا حساب باز کند و حتي اگر پيروز هم شود، سريعا هزينه سنگيني بابت آن ميپردازد و به فاجعه تبديل ميشود.
|
شهرستان فارسان در یک نگاه |
|
خبرنگار افتخاري |
|
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html
google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html
|
|
|