کد مطلب: 117054
گذشته سبز گزينه رياست دانشگاه تهران/ کولايي؛ از مرجعيت فکري در فتنه 88 تا اهانت به مردم
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 1314

به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، پس از برکناري رهبر از رياست دانشگاه تهران، گزينه هاي متعددي براي رياست اين دانشگاه مطرح شد.

اقدام عجولانه وزارت علوم براي برکناري رياست يکي از دانشگاه هاي مادر در کشور در حالي صورت گرفت که هنوز با گذشت بيش از يک ماه اين دانشگاه بدون رئيس مانده است.

با منتفي‌ شدن رياست دکتر اميد، اسامي "علي افخمي"، "الهه کولايي" و "محمدرضا عارف" به عنوان گزينه‌هاي جديد رياست دانشگاه مطرح شد که افخمي و کولايي هر دو، خبر رايزني وزارت علوم با ايشان را براي بررسي و تأييد منتشر کرده‌اند.

با برنامه ريزي هاي گسترده عارف براي ورود به انتخابات مجلس و تشکيل بنياد ايرانيان تقريباً همه مطمئن هستند که ديگر وقتي براي رياست دانشگاه براي عارف باقي نخواهد ماند و دو گزينه ديگر براي اين سمت بسيار محتمل تر هستند.

اله کولايي کيست؟

الهه کولايي در سال 1335 در تهران متولد شد. او در رشته روابط بين‌الملل در دانشگاه تربيت مدرس تحصيل‌کرده و در اين رشته دکترا گرفت. سپس مدتي در روزنامه اطلاعات روزنامه‌نگاري کرد و بعد در اوايل دهه 70 به مدت 2 سال با اداره روابط عمومي وزارت امور خارجه همکاري مشاوره‌اي داشت. پس از آن مدير آموزش و معاون آموزشي دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران شد و همزمان در چند دانشگاه ديگر نيز تدريس کرد.

کولايي مديرکل آموزش دانشگاه تهران در سال‌هاي 1376 تا 1379 و نماينده مجلس ششم بوده است. وي تدريس در دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران، عضويت در شوراي هماهنگي مجمع زنان اصلاح‌طلب و عضويت در حزب منحل شده مشارکت را در کارنامه خود دارد. حزبي که بعد از فتنه 88 به دليل اقدامات ضد ملي و اسلامي خود منحل شد. او به همراه تني چند از اعضاي اين حزب، شوراي مرکزي مشارکت را تشکيل مي‌‏دادند.

گاف علمي کولايي؛ اقدام غيرقانوني کولايي در ارتقاي علمي دو دانشجو

مهرماه سال 1389، در برخي سايتها خبري منتشر شد که به رسوايي علمي کولايي منتهي گرديد. الهه کولايي در اقدامي سؤال‌برانگيز با مشارکت چند تن از اساتيد همفکر خويش و بدون اطلاع گروه مطالعات منطقه‌اي دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران، در حالي اقدام به برگزاري جلسه صوري دفاع دو تن از دانشجويان کارشناسي ارشد خويش کرد که پيش از اين، وي استاد راهنماي دانشجويان مذکور بوده و به لحاظ سياسي نيز نزديکي قابل‌توجهي به آنان دارد.
درحالي‌که طبق قانون براي برگزاري جلسه دفاع در مقطع کارشناسي ارشد از زمان تصويب پايان‌نامه حداقل شش ماه بايد گذشته باشد، با گذشت تنها کمتر از 3 ماه از تصويب پايان‌نامه يکي از اين دانشجويان، به صورت غيرقانوني جلسه دفاعيه از رساله ارشد اين دانشجو برگزار شد. اين تخلف آشکار در محيط دانشگاه و راهيابي اين دو دانشجو به مقطع دکتراي در حالي اتفاق افتاد که يکي ديگر از اين دانشجويان نيز در آزمون علمي نمره (9-) کسب کرده بود.
 
اظهار نظرهاي شاذ کولايي درباره معين
در سال 1384 زماني که مصطفي معين، نامزد طيف مشارکت و مجاهدين انقلاب اسلامي رد صلاحيت شد، الهه کولايي از جمله کساني بود که به اين مسئله به شدت اعتراض کرده و مدعي شد حاکميت چون مي‌دانست معين رأي آور و محبوب است او را رد صلاحيت کرد!
الهه کولايي پس از رد صلاحيت معين در ستاد مرکزي انتخاباتي وي و در تاريخ 2 خرداد 84 در جمع خبرنگاران رسانه‌هاي مختلف داخلي و خارجي اظهار داشت: "من ابتدا بايد ابراز تأسف عميق و شديد خود را از وضعيتي که پيش روي ما قرار داده شده است، اعلام کنم. ما تلاش زيادي کرديم که ظرفيت‌هاي داخلي اصلاحات را به نمايش گذاشته و بالفعل کنيم، اما اکنون با اين چالش روبرو شده‌ايم."
او بي‌شک گمان نمي‌کرد که معين با حکم حکومتي رهبر معظم انقلاب که مشارکت و مجاهدين انقلاب همواره مخالف آن بوده‌اند به عرصه انتخابات بازخواهد گشت و شايد به اين دليل هم بود که شعار مي‌داد ولي معين به انتخابات بازگشت و شکست را پذيرا شد.
 
کولايي: عرصه را براي اقتدارگرايان خالي نخواهيم کرد
اين فعال سياسي در پاسخ به اين سؤال که در حال حاضر چه اقداماتي را انجام خواهيد داد؟ گفت: "ما با استفاده از تمامي ابزارهاي قانوني و ظرفيت‌هاي قانوني براي تأثير گذاشتن بر اين راي غيرقانوني استفاده خواهيم کرد. در نتيجه ما دست از تلاش برنداشته و عرصه را براي اقتدارگرايان خالي نخواهيم کرد. ما فردي را براي حضور در انتخابات انتخاب کرديم که با توجه به حضورش در عرصه‌هاي مختلف مديريتي و اجرايي و سوابق که داشت، کمترين ظن و گمان براي رد صلاحيت او مي‌رفت. ما فردي را انتخاب کرديم که بتوانيم در انتخابات حضورداشته باشيم؛ اما وقتي به فردي چون آقاي معين اجازه حضور در انتخابات را نمي‌دهند، يعني نمي‌خواهند ما در انتخابات حضورداشته باشيم."
 
کولايي: معين به دنبال اجراي فاز دوم اصلاحات در کشور بود
وي در ادامه گفت: "دقيقاً به موازات اينکه محبوبيت دکتر معين در جامعه افزايش مي‌يافت، به همان ميزان نيز احتمال رد صلاحيت ايشان نيز افزايش مي‌يافت؛ يعني به همان ميزان که شانس ايشان براي پيروزي در انتخابات زياد مي‌شد، به همان ميزان احتمال رد شدن آقاي معين نيز افزايش مي‌يافت. به نظر من اين کارها يک نوع اقدامات بازدارنده براي تکرار دوم خرداد بود. چرا که آقاي معين به دنبال اجراي فاز دوم اصلاحات در کشور بود."
کولايي اظهار داشت: "دکتر معين به دليل تاکيد بر مفهوم حقوق بشر، التزام به اداي حق مردم، تن دادن به خواست مردم، توجه به خواست‌هاي زنان و جوانان، تاکيد بر اجراي قانون اساسي، شفافيت و در يک کلام ارتقا سطح اصلاحات در کشور به فاز دوم، رد صلاحيت معين است."
 

زير سوال بردن شوراي نگهبان توسط کولايي

کولايي مي‌گويد معين محبوب بود و حاکميت او را به صورتي غيرقانوني! رد صلاحيت کرد، اين درحالي است که شوراي نگهبان به عنوان مرجع تصميم‌گيرنده در اين زمينه، معين را رد صلاحيت کرده و حال چگونه مي‌توان تصميم يک مرجع قانوني را غيرقانوني خواند؟
 
نتيجه ورود معين به انتخابات و توجيه هاي کولايي
از اين که بگذريم بازگشت معين به عرصه انتخابات با حکم حکومتي، بي‌پايه بودن ادعاي کولايي مبني بر محبوبيت نامزد مشارکت و مجاهدين انقلاب را به وضوح نشان داد.
معين شکست مي‌خورد و توجيه‌ها شروع مي‌شود:
 
عدم همراهي زنان با اصلاحات
الهه کولايي اواخر ارديبهشت سال 88 و پيش از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري، در مناظره با شيدا نيکوروين، نماينده اصولگرايان در دانشگاه علم و صنعت واحد اراک مي‌گويد: "بحث زنان يکي از سياسي‌ترين مباحثي است که امروز در جامعه وجود دارد چرا که زنان به عنوان تأثيرگذارترين قشر جامعه در تحولات کنوني از نقش محوري برخوردار هستند به گونه‌اي که آثار و نشانه‌هاي آنان در بسياري از صحنه‌هاي سياسي و اجتماعي و دفاعي و فرهنگي به خوبي نمايان است." 
وي با انتقاد از زنان در تنها گذاشتن جريان اصلاحات در سال 84 ادامه مي‌دهد: "اين زنان بودند که جنبش اصلاحات را با حضور در خانه‌هاي خود تنها گذاشتند و سبب شدند که جنبش اصلاحات با شکست روبرو شود و امروز حاصل اين تنها گذاردن اصلاحات از سوي زنان سبب شده است که شرايطي براي آنان ايجاد شود که امروز شاهد آن هستيم."
 
قهر سياسي اصلاح‏‌طلبان
البته اين تنها قهر زنان نبود که معين را شکست‌خورده انتخابات کرد، کولايي معتقد است قهر اصلاح‌طلبان زمينه شکست 84 را فراهم کرد و صد البته همه اين اصلاح‌طلبان در سال 88 در انتخابات شرکت کردند ولي نامزد آن‌ها يعني ميرحسن موسوي باز هم شکست خورد. 
عضو ارشد حزب منحله مشارکت معتقد است قهر سياسي و قهر از صندوق‌هاي راي از سوي اصلاح‌‌طلبان در سال‌هاي بعد از دولت اصلاحات، زمينه‌هاي شکست آنان در انتخابات سال‌هاي بعد را فراهم کرد. 
 
تندروي ها و نبود برنامه ريزي حزبي
اواخر مهرماه سال 1388 الهه کولايي در مصاحبه‌اي با خبرنگار خبرگزاري فارس در شانزدهمين نمايشگاه بين‌المللي مطبوعات و خبرگزاري‏ها گفت: "خاتمي در دوره اصلاحات بارها به طرفداران خود تذکر داده بود که از تندروي پرهيزکرده و جو زده نشوند اما ما جو زده شديم."
وي بابيان اين مطلب، اين تندروي‌ها را از عوامل شکست اصلاحات در سال 84 عنوان و خاطرنشان کرد: "فقدان برنامه براي تشکيل احزاب موثر با تعاريف بين‌المللي نيز باعث شد تا اصلاح‌طلبان مرتکب اشتباهات فراواني شوند."
کولايي در ادامه بيان داشت: "ما نسبت به هاشمي رفسنجاني نيز زماني او را عالي‌جناب سرخ‌پوش ناميديم و زماني ديگر از تمام مردم خواستيم تا به او راي دهند، يک بار مي‌گوييم او بدترين آدم است و يک بار ديگر مي‌گوييم او بهترين فرد است. اين موضوعات به دليل فقدان برنامه‌ريزي است."

 ادعاي انحصار رسانه ‏اي در کشور توسط کولايي

الهه کولايي، اوايل خرداد 88، در جمع دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد قم، در سخناني از انحصار رسانه‌اي نيروهاي انقلاب سخن مي‌گويد و مدعي مي‌شود: "امروز در کشور انحصار رسانه‌اي انجام‌شده و صداي رسانه‌ها در تمجيد دولت است.‌" 
اين ادعا در حالي مطرح مي‌شد که طيف اصلاح‌طلب جامعه که مدتي بعد شعله فتنه 88 را روشن کرد داراي رسانه‌هاي متعددي بود از جمله اين رسانه‌ها مي‌توان به روزنامه‌هايي چون اعتماد و اعتماد ملي اشاره کرد که بي‌محابا از موسوي و کروبي حمايت مي‌کردند و در اين راستا از هيچ افترايي به نامزد رقيب خودداري نمي‌کردند.
 

کولايي؛ تئوريسين فتنه 88!

ايران اسلامي در سال 1388 شاهد فتنه‌اي بزرگ بود. اين فتنه پيش از آن که در خيابان‌ها ديده شود در دانشگاه‌ها و توسط کساني چون الهه کولايي مورد مطالعه دقيق قرار گرفته بود.
 
گام نخست کودتاي سبز: 
اولين اقدامي که مي‌بايست انجام مي‌شد، مطالعه در مورد انقلاب‌هاي رنگي در اقمار شوروي سابق باهدف استخراج يک الگوي کارآمد براي پياده‌سازي در جامعه ايران بود که طيف دانشگاهي جريان سکولار مأموريت اين مهم را به عهده گرفت. 
الهه کولايي، عضو فعال حزب مشارکت، بهمن‌ماه 1383 سلسله نشست‌هايي را با عنوان «برنامه اوراسياي مرکزي» در دانشگاه برگزار کرد و محصول آن، مرداد 1384 در کتاب «افسانه انقلاب‌هاي رنگي» به چاپ رسيد؛ کتابي که بعدها به عنوان مرجعي براي طراحي پروژه «کودتاي سبز» در ايران در اختيار ستاد مرکزي اصلاحات قرار گرفت. 
جالب اينکه شخص کولايي نيز با عنوان «مسئول بخش بانوان» در اين ستاد حاضر شد و از نزديک اوضاع را زير نظر گرفت. بر پايه برخي اسناد، فيلم مستند يکي از کودتاهاي رنگي نيز در ستاد مرکزي عمليات اصلاح‌طلبان به نمايش درآمد و باهدف به دست آوردن درکي جامع‌تر از سناريو، مورد بازبيني قرار گرفت. الگويي که کولايي و همکارانش توانستند از انقلاب‌هاي رنگي استخراج کنند را مي‌توان در بندهايي خلاصه کرد که درباره انقلاب اوکراين و در صفحات 114 تا 119 کتاب ذکر شده است.
 
شاخصه‌هاي انقلاب نارنجي:
در اين بخش، علاوه بر آنکه بر «نقش غيرقابل‌انکار» بنياد «جرج سوروس»، پدر انقلاب‌هاي مخملي و نيز دولت‌ها و رسانه‌هاي اروپايي تاکيد شده، 17 بند نيز به عنوان شاخصه‌هاي «سازمان عمليات انقلاب نارنجي» ذکر شده است:
تشکيل کميته نجات ملي و سازماندهي تظاهرات و مخالفت‌هاي طرفداران يوشچنکو و بهره‌گيري از مکانيسم سازماني سازمان‌هاي غيردولتي.
پيش‌بيني تدارکات و امکانات همه‌جانبه از سوي مخالفان براي مبارزه طرفداران آن‌ها حتي اگر ماه‌ها به طول انجامد.
موضع‌گيري مدام رهبران مخالف مبني بر استفاده جناح حاکم از تقلب در انتخابات از مدت‌ها قبل از برگزاري انتخابات باهدف دامن زدن به جو بدبيني عليه کانديداي رقيب و پافشاري بر اين امر پس از انتخابات.
استفاده از رنگ شاد نارنجي به عنوان سمبل طرف داري از يوشچنکو که به ميزان بسيار زياد و در اشکال مختلف حداقل به صورت روبان مخالفان بين مردم استفاده شد. نوارهاي نارنجي رنگ به عنوان پرچم در دست تظاهرکنندگان، بازوبند، کمربند و حتي بستن نوارها به زانوي پا، دور سر، کيف‌هاي زنانه، آنتن ماشين‌هاي شخصي و حتي به درختان و نرده‌هاي خيابان‌ها، در اماکن مختلف تجاري و اداري مهم و خانه‌هاي شخصي.
متمرکز کردن بيشتر فعاليت‌هاي تبليغاتي بر مردم پايتخت و آوردن گروه‌هاي بسياري از اصناف و اقشار مردم شهرها با اتوبوس و قطار به پايتخت و استقرار آن‌ها.
در اختيار گرفتن مرکز پايتخت و بلوکه کردن مراکز حاکميت به خصوص کاخ رياست جمهوري، نخست‌وزيري و وزارتخانه‌ها که در مجموع موجب تعطيلي مراکز مهم تصميم‌گيري و فعاليت سياسي کشور گرديد.
بهره‌گيري از اينترنت (استقبال شديد جوانان از اينترنت و کافي نت-هاي متعدد، نقش زيادي در بسيج فعالان جوان به جنبش نارنجي داشت).
تلاش براي جذب برخي گروه‌ها، احزاب و نيز شخصيت‌هاي بانفوذ ميانه رو به سمت مخالفان.
قانوني نمودن حرکت‌هاي اعتراض‌آميز با گرفتن مجوز براي برخي اقدامات و تجمعات.
ارائه چهره‌اي دموکراتيک از رهبران اپوزيسيون.
بزرگ‌نمايي نقاط ضعف و سوابق منفي نامزد جناح حاکم نزد افکار عمومي.
نظارت و کنترل دقيق بر عملکرد نيروهاي خود (مخالفان) در قالب مديريت پنهان به منظور جلوگيري از بروز خشونت و بهره‌برداري احتمالي جناح حاکم براي دست زدن به اقدامات مقابله‌جويانه و سرکوب حرکت آن‌ها.
استفاده از مذهب (کليساي کيف) در جهت جلب حمايت مردم از يوشچنکو.
جلب احساسات نيروهاي گارد حفاظتي و پليس مقابل مراکز مهمي مانند کاخ رياست جمهوري، نخست‌وزيري و... با دادن گل (يوشچنکو در چند سخنراني خود از نيروهاي نظامي و انتظامي خواست در مقابل مردم قرار نگيرند و به انقلابيون ملحق شوند).
طرح خواسته‌هاي بلندپروازانه و بلوف گونه از حکومت مانند برکناري دولت يانوکوويچ و اعلام رياست جمهوري يوشچنکو، اظهارات تهديد گونه توسط جناح تندرو و مخالفان.
ادعاهايي مبني بر مشکلات ناشي از تحريم و کاهش مناسبات غرب و آمريکا عليه اوکراين در صورت پيروزي يانوکوويچ.
پيوستن برخي مقامات امنيتي، دانشجويان و پليس به طرفداران «يوشچنکو.»
 
اذعان جلايي پور به ناکارآمدي انقلاب‌هاي رنگي در ايران
از همان ابتداي طرح اين مباحث، حتي کساني در ميان خود اصلاح‌طلبان عملياتي شدن چنين الگويي در ايران را ناممکن مي‌دانستند. به طوري که با اوج گرفتن تلاش‌هاي کولايي در دانشگاه تهران، خردادماه 1384 سمينار ديگري با عنوان «گذار به دمکراسي» در همين دانشگاه برگزار شد و «حميدرضا جلايي پور» از فعالان شناخته شدن اصلاح‌طلب و استاديار گروه جامعه‌شناسي دانشکده علوم اجتماعي دانشگاه تهران، طي اين سمينار به ارزيابي استفاده از رويکرد انقلاب‌هاي رنگي (مخملين) در ايران پرداخت و پس از توضيح مفهومي انقلاب رنگي و تبيين ويژگي هاي اين انقلاب، درباره علل ناکارآمدي اين الگو در جامعه ايران گفت:
"انقلاب آرام در ايران طرفدار ندارد. 
عدم استقبال از طرح اينترنتي رفراندوم در ايران اين مسئله را نشان مي‌دهد که جامعه ايران جامعه‌اي توده‌اي نيست که هر کس هر از گاهي براي آن نسخه‌اي بپيچد و نبايد اين اشتباه را مرتکب شد. در ايران تنها حکومت نيست که در مقابل رفراندوم ايستادگي مي‌کند بلکه يک جنبش مردمي اسلامي و ضد آمريکايي نيز وجود دارد که محافظه‌کاران [اصطلاحي که سال‌ها نيروهاي انقلاب از سوي دشمن با آن ياد مي‌شوند] هرگاه بخواهند در کمتر از چند ساعت مي‌توانند آن را فعال و بسيج کنند."
 
تکذيب سخنان کولايي توسط خود
اواخر مهرماه سال 1388، خبري با عنوان «تندروي ها زمينه ساز شکست اصلاحات شد» به نقل از الهه کولايي، عضو شوراي مرکزي حزب منحله مشارکت، در خبرگزاري فارس منتشر شد که وي در آن به صراحت تندروي اصلاح‏طلبان را عامل شکست معين در انتخابات 84 دانسته بود. بعد از انتشار اين خبر، کولايي با ارسال توضيحي بسيار کوتاه اعلام کرد: «خبر روز جمعه يکم آبان 88 دروغ است. اميدواريم که به اصول و مباني خبررساني پايبند باشيد.» وي همچنين اظهار کرد که «بنده به هيچ‌وجه با خبرگزاري فارس مصاحبه نکرده‌ام.»
با اين تکذيب کولايي، خبرگزاري فارس با توجه به دراختيار داشتن نوار اين گفتگو اقدام به انتشار متن بسيار مبسوط اين مصاحبه به همراه فايل صوتي آن نمود. فارس همچنين خبر داد که کولايي گفته است انتشار اين مصاحبه باعث فشار دوستان اصلاح‌طلب بر وي شده است. قسمتهايي از اين مصاحبه به شرح ذيل است:
 
توهين کولايي به مردم
با انتشار متن کامل اين مصاحبه مشخص شد کولايي علاوه بر افشاگري عليه دوستان اصلاح‌طلب خود به اهانت و هتاکي به مردم نيز دست زده است. وي در سخناني عليه مردم در اين مصاحبه مي‌گويد: «من هميشه به بچه‌ها مي‌گويم که ما ملتي هستيم که وقتي مي‌گويند برويد کلاه را بياوريد، مي‌رويم کله را مي‌کنيم و مي‌آوريم...خيلي از چيزهايي که من و شما فکر مي‌کنيم، براي مردم جور ديگري ممکن است انعکاس پيدا کند...»
 
توجيهه شکست اصلاح‏‌طلبان و سرزنش مردم 
 وي در توجيه شکست اصلاح‌طلبان، مردم را سرزنش کرده و يادآور شده است: «28 مرداد نشستيم در خانه‌هايمان. بعدش همه‌مان گفتيم مصدق اين اشتباهات را کرد اما مصدق مستحق خانه‌ نشستن ما نبود ولي ما او را تنها گذاشتيم. خاتمي مستحق تنها گذاشتن نبود. اصلاح‌طلبان هم همين طور. خيلي هم اشتباهات کرديم. جوابش هم همين است. ببينيد ما از کجا به کجا رسيديم.» وي در ادامه افزود: «ما شب بذر را مي‌کاريم، صبح بلند مي‌شويم مي‌گوييم کجاست آن درخت تناوري که ديشب بذرش را کاشتيم.» 
وي مشکل اصلاح‌طلبان را عدم ارتباط با عوام، روستاها و شهرهاي کوچک دانست: «يک مشکلي هست ما يک جامعه عام داريم نصف شهرهاي کوچک و روستاها اين شهرهاي کوچک با اصلاح‌طلبان ارتباط ندارند.» وي در پاسخ به سؤالي درباره اينکه «اگر ميرحسين رئيس‌جمهور مي‌شد...» شفاف مي‌گويد: «معجزه‌اي اتفاق نمي‌افتاد.»
 
مجلس ششم مجلس اصلاح‌طلبان نبود!
اين نماينده مجلس ششم در اظهاراتي خلاف واقع، مجلس ششم را مجلس اصلاح‌طلبان ندانسته و گفت: "مجلس اصلاحات مجلس دو بخشي است من اين پايان‌نامه‌هاي دانشجوهاي دکترا را مي‌بينم اين اشتباهات در آن هست. مي‌گويند مجلس دست اصلاح‌طلبان است. چه کسي گفت مجلس دست اصلاح‌طلبان بود؟"
 
به مردم کوچه و بازار بي‌توجه بوديم احمدي‌نژاد استفاده کرد! 
الهه کولايي صريحاً اعتراف کرده که احمدي‌نژاد با استفاده از اشتباه اصلاح طلبان در بي‌توجهي به مردم کوچه و بازار پيروز انتخابات شده است: «يکي از اشتباهات کار ما اين بود که روي اقتصاد کلان سرمايه‌گذاري کرديم. براي آن مردم بازاري يا آن کارگر يا آن فرد خيابان يا يک مغازه‌دار، براي او اهميت ندارد که صندوق بين‌المللي پول رشد اقتصاد ايران بين کشورهاي خاورميانه را چند درصد ارزيابي کرده است. او چه مي‌خواهد؟ مي‌خواهد اين حضور ملموس باشد. اين اشتباهي است که متأسفانه ...» وي افزود: «احمدي‌نژاد روي اين اشتباه انگشت گذاشت.»
 
جامعه ما يا افراطي است يا تفريطي! 
کولايي جامعه را متهم به افراط و تفريط کرده و مي‌گويد: «ما در دوره اصلاحات، در آن شرايطي که بوديم انتخاباتي که فرصت تشکيک در قدرت است را طرح مي‌کنيم. ببينيد فرقي نمي‌کند. روي سخن من با مردم نيست. کل ... خودم را مي‌گويم. اصلاً من وقتي غذاي مسموم مي‌خورم، آثارش در بدن من ... اگر هم بگويم ببخشيد، اشتباه کردم، دل‌دردش مي‌آيد، تهوعش مي‌آيد. چون آن اتفاق افتاد، اين اتفاق به دنبالش مي‌افتد. جامعه‌اي که دچار افراط مي‌شود، دچار تفريط مي‌شود.»
کولايي در پايان اظهاراتش اشتباه اصلاح‌طلبان را تکرار اشتباهات تاريخي دانسته و اظهار داشت: «من به آقايان اين را گفته‌ام. چون اعتقاد دارم به چيزي که شما آن را مي‌گوييد. من معتقدم که همين اشتباهات ما را به اين وضعيت منتقل کرد. تکرار شباهت‌هاي تاريخي! ... ما ملت ايران بايد به يک جايي برسيم که اشتباهات را تکرار نکنيم. من مي‌گويم ما اشتباهات را تکرار کرديم.»

جاده صاف کني کولايي براي به قدرت رسيدن اصحاب فتنه

درحالي‌که اصحاب فتنه در سال 88 وظيفه خود را در به آشوب کشيدن کشور به خوبي انجام داده و در اين راستا مورد تمجيد بيگانگان نيز قرار گرفتند، اواخر مهر 91، الهه کولايي از وظيفه حاکميت براي جاده صاف کني رسيدن اصحاب فتنه به قدرت سخن گفت. کولايي طي يادداشتي که در نشريه آسمان منتشر کرد از مقوله‌اي قابل تأمل به نام «وظيفه حاکميت» نام برد.
او در اين رابطه نوشت: «حاکميت نيز بايد گام‌هاي درخوري بردارد؛ ايجاد شرايطي که از سوي جريان‌هاي گوناگون سياسي اميد به بازگشت قابل‌قبول به وجود آيد از وظايف حاکميت است؛ در اين زمينه التيام بخشيدن به زخم‌هاي برجاي‌مانده از انتخابات گذشته بدون ترديد گامي اساسي است تا احزاب و گروه‌هاي سياسي اعتماد لازم را براي مشارکت به دست آورند.»
 
 
بازي در زمين هاشمي با نام خاتمي! 
اين گمانه ‌افکني کولايي البته پيش از اين از زبان شخص ديگري نيز شنيده شده بود. اين، سيد محمد خاتمي بود که در سال 90 صحبتي را مطرح کرد مبني بر اينکه نظام و مجرمان فتنه بايد از يکديگر عذرخواهي کنند؛ صحبتي که البته با واکنش خواص و آگاهان دلسوز کشور مواجه شد و خاتمي نيز در مقابل سيل انتقادات در اين زمينه ترجيح داد، سکوت اختيار کند.
کارشناسان سياسي با اندکي کنکاش در صحبت‌هاي چهره‌هايي نظير کولايي، غلامحسن کرباسچي، موسوي لاري، علي يونسي و غيره به راحتي مي‌توانستند بفهمند که آن‌ها اگرچه از واژه‌اي به نام «خاتمي» به راحتي نام مي‌بردند اما حرف‌هاي آن‌ها با طعم «هاشمي» به جامعه عرضه مي‌شد.
از سوي ديگر نبايد از ياد برد که سيد محمد خاتمي در روزهاي آخر عمر دولت خويش با پروژه‌اي به نام «عبور از خاتمي!» روبه‌رو شد؛ پروژه‌اي که خاتمي مي‌توانست به راحتي رد پاي بسياري از دوستان نزديک خود را در آن ببيند. اين گونه بود که در سال 92 و در انتخابات يازدهم نامزد اصلاح‌طلبان مجبور شد در بازي ميان هاشمي و خاتمي عرصه را به نفع هاشمي خالي کرده و انصراف دهد.
 
ورود کولايي به دولت يازدهم

اوايل شهريور ماه سال 92، در برخي مطبوعات سخني در زمينه واگذاري مسؤوليت سخنگويي وزارت امور خارجه به الهه کولايي به ميان آمده بود که اين اخبار توسط خود وي تکذيب شد. کولايي عضو کمسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس ششم، درباره اخبار منتشره در خصوص انتخاب وي به عنوان سخنگوي وزارت امور خارجه گفت: "خير، بنده قرار نيست سخنگوي وزارت امور خارجه شوم و به هيچ‌وجه با بنده دراين‌باره صحبتي نشده است."

وي همچنين هرگونه مذاکره با خود درباره حضور در وزارت امور خارجه يا معرفي به عنوان سفير را هم تکذيب کرد و گفت: "اگر هم پيشنهادي دراين‌باره به بنده بشود، نمي‌پذيرم."

اين روزها بر خلاف سوابق کولايي در فتنه 88 و همچنين باندبازي هاي وي در عرصه علمي، وي به عنوان گزينه مطرح رياست دانشگاه تهران از سوي اصلاح‌طلبان مطرح مي شود و برنامه ريزي هاي گسترده اي در راستاي القاي اين سمت براي کولايي در ذهن ها صورت گرفته است.

بدون شک اگر کولايي به عنوان يک عضو فعال در فتنه 88 بر مسند رياست دانشگاه تهران که يکي از مهمترين دانشگاه هاي کشور است تکيه بزند، دولت را با چالش هاي فراواني روبه رو خواهد کرد و فرجي دانا نيز در وضعيت نامعلومي قرار مي گيرد؛ چرا که مردم و مجلس پيش از اين اخطار هاي لازم براي بازگشت دوباره فتنه گران به عرصه سياست را به دولت داده اند.

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html