در ايام طولاني و پر تلاطم تحريم هاي هولناک، کاخ سفيد به دستور باراک اوباما از جمله به منظور رديابي فرآيند دور زدن محاصره اقتصادي از سوي ايرانيان، پست معاونت اطلاعاتي را در وزارت خزانه داري به يک وکيل جوان و هشيار سپرد.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار به نقل از الشرق الاوسط؛ اينک شاهديم که آن جوان آمريکايي در آرامش سياسي ايالات متحده همچنان بدون هياهو و جنجال آفريني، شخص متهم ب.ز (بابک زنجاني!) و ديگر بازيگران محاصره اقتصادي از شمار رضا ضراب را بي صدا رصد مي کند.
ديويد کوهن چهارمين فردي است که رياست اداره اطلاعات مالي و تروريسم را در وزارت خزانه داري آمريکا به عهده دارد. در سال ???? اين اداره اطلاعاتي توسط جورج بوش دوم تشکيل شد. بازيگران طلايي عصر تحريم ها آناني هستند که توسط همين ديويد کوهن شناسايي شده و هنگام تنگ شدن حلقه محاصره اقتصادي ايران و قرار گرفتن نامشان در ليست تحريم هاي آمريکا به احمدي نژاد لبخند مي زدند و يا به همديگر شادباش و تبريک مي گفتند. بي ترديد اين وکيل جوان از بازي جمع صفر (Zero Sum Game) در شالوده اقتصاد ايران آگاه است و مي داند که در يک سوي اين نامعادله هسته اي، مردم شريف ايران با ميليون ها بيکار و بيمار قرار دارند و در سوي ديگر اين نامعادله، همين بندبازان تحريمي از تبار ضراب و زنجاني هستند که افزون بر نام و آوازه، ثروت هاي کلان نيز مي اندوزند. به بيان ديگر در اين محاصره اقتصادي و تحريم نفتي به سبب پروژه هسته اي، بازندگان و برندگان هر دو در يک سرزمين و در کنار هم ايستاده اند به گونه اي که ميزان سود عده اي به يقين بايد برابر باشد با ميزان زيان و ضرري که به ملت و اقتصاد اين کشور وارد مي شود.
ديويد کوهن در خاک ريز دوم سنگر تحريم عليه ايران نشسته است و در پنج سال گذشته، چگونگي محاصره اقتصادي را طراحي کرده و ليست تحريمي ها را به کاخ سفيد، اتحاديه اروپا و شوراي امنيت فرستاده است. او مانند کاترين اشتون نيست که براي ايرانيان از دوره سعيد جليلي بسيار نام آشنا باشد؛ وي با هيچ مقام ايراني عکس يادگاري نيانداخته و از پزهاي خبري در برابر دوربين ها نيز گريزان است. ديويد کوهن مانند وندي شرمن (معاون سياسي وزارت خارجه ايالات متحده) نيز نيست که گاهي با اظهارات جنجالي اش، بهانه به دست تندگرايان دهد که در اينجا و آنجا تصاويرش را به آتش اندازند. معاون اطلاعاتي وزارت خزانه داري آمريکا به تناوب از خاورميانه ديدار کرده و با دولت مردان منطقه در خصوص ادامه تحريم ها و محاصره اقتصادي تبادل نظر داشته است.
براي نمونه ديويد کوهن در شب بازداشت بندبازان رسوايي رشوه خواري ترکيه وارد آنکارا شد و با رجب طيب اردوغان و وزير دارايي اين کشور ديدار کرد؛ وي همچنين يک شب پيش از سفر نخست وزير ترکيه به تهران و ديدار وي با روحاني، دوباره وارد آنکارا شد و با اردوغان و رييس بانک مرکزي اين کشور ديدار داشت. ديويد کوهن از زماني که سکّان معاونت اطلاعات مالي و تروريسم وزارت خزانه داري ايالات متحده را به دست گرفته است، از اين نوع سفرهاي شبانه به بحرين، قطر، عربستان سعودي، مالزي، سنگاپور، امارات متحده عربي و لبنان به تناوب داشته است.
??? ميليارد دلار رقم تخميني هزينه پروژه هسته اي ايران که شامل ميزان زيان تحريم اقتصادي در دوره هشت ساله احمدي نژاد نيز مي شود (مجله اکونوميست ?? فوريه)، آن چنان هولناک است که حتي حيرت نويسنده مقاله اکونوميست را نيز برانگيخته به گونه اي که چاره را در چرخش قلم به سوي حمله به سياست هاي جنجالي احمدي نژاد و يارانش چرخانده و از “فلاخن نقد” تيرهاي بسيار به سوي رييس جمهور بوليواري ايران پرتاب کرده است. بي سبب نيست که در شب هفده دسامبر که تنها گوشه اي از دور زدن تحريم ها توسط بندبازان تحريمي در ترکيه افشا مي شود، ديويد کوهن سراسيمه وارد ترکيه شده و به ديدار اردوغان مي شتابد. حال در ايران نيز زمزمه آزادي زنجاني شنيده مي شود به اين توجيه که او و دوستانش را بايد قهرمانان دور زدن تحريم هاي هسته اي به حساب آورد و نه فلج کنندگان اقتصاد کشور.
ديويد کوهن را بايد يکي از “محمود شناسان” برجسته آمريکا به شمار آورد؛ او در يک سخنراني با عنوان “قانون و سياست تحريم ايران” که در دانشکده حقوق دانشگاه نيويورک در سپتامبر ???? با حضور خانم دوريت بي نيش (Dorit Beinisch) رييس ديوان عالي کشور اسراييل ايراد کرده است به طور دقيق عين عبارات احمدي نژاد را نقل کرده و پنداري از آن عبارات آتشين رييس جمهور سابق، در توجيه تنگ کردن حلقه محاصره ايران استفاده مي کند. البته در اين سخنراني و پرسش و پاسخ او حتي اخبار صرافي هاي تهران، درصد کاهش ارزش ريال، بلوکه شدن دارايي ها، عقيم شدن عمليات بانکي و غيره را براي حاضرين تشريح مي کند.
يکي ديگر از ويژگي هاي اين مرد نامرئي تحريم ها عليه ايران، يد طولاني او در رديابي عملکرد مالي شرکت ها به خصوص در زمينه “هلدينگ” است. ديويد کوهن به نيکي آگاه است که نظر به ساختار پيچيده و ابهام آميز در قوانين شرکت هاي هلدينگ، راه گريز مالياتي و فرار از فرشته عدالت به آساني فراهم شده است. به همين سبب حتي چنانچه ضراب و زنجاني در آمريکا نيز سرمايه گذاري در پوشش يک هلدينگ خصوصي مي داشتند، ديويد کوهن هرگز به لحاظ وجود همين ابهام در تفسير حقوقي اين شرکت هاي هلدينگ خصوصي نمي توانست اين دو بندباز حرفه اي را در بازداشت نگه دارد. بي سبب نيست که چنين هلدينگ هاي خصوصي و حتي تک نفره همانند قارچ در ايران و ترکيه مي رويند و ديويد کوهن نتوانست به موقع آنها را در دور زدن تحريم ها رديابي کند. حال پرسش اساسي اين است که به چه دليل ضراب و زنجاني از نمد اين هلدينگ ها فقط براي خودشان کلاهي بافتند و ميلياردها دلار نفتي ايران همچنان بلوکه مانده است؟ اينک اين پرسش را چه کسي بهتر از ديويد کوهن همان مرد پنهاني تحريم ها و وکيل هلدينگي مي تواند پاسخ گويد؟
نکته پاياني اينکه آن روزها که وزرا و ياران احمدي نژاد براي عرض تبريک به رييس جمهور جديد، يکان يکان به حضور او مي رسيدند و براي او توفيق در خدمت آرزو مي کردند، اي کاش فقط يک رزومه چند خطي از اين مرد نامرئي فراهم مي کردند و در اختيار دولت مي گذاشتند تا راهگشاي مذاکرات هسته اي باشد و از افراطيون جنجالي در ايران نيز مي خواستند که از آن پس به جاي ديويد کوهن، تصاوير وندي شرمن را به آتش نکشند.
منبع: افکار