به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، چنانچه زوج جواني اکنون تصميم به ازدواج بگيرند و براي کم هزينه بودن شروع زندگي زناشويي خود به قول معروف بي خيال مراسمي مانند جشن يا سفر ماه عسل شوند، بايد حداقل حدود 50 ميليون تومان دربساط داشته باشند، چون اين روزها با بازار آشفته مسکن بايد حداقل 30 ميليون تومان براي رهن آپارتماني نقلي در جنوب تهران در نظر گرفت يا بايد حقوق دريافتي آقاي داماد آنقدر صفر داشته باشد که بتواند حداقل در ماه 600 هزار تومان اجاره و شارژ آپارتمان را پرداخت کند، البته او و همسرش بايد 20 ميليون تومان هم براي خريد لوازم خانگي مورد نياز از نوع ايراني، ارزان ترين سرويس طلا در بازار و دادن يک وعده غذا به خويشاوندان درجه يک کنار بگذارند. با توجه به همين هزينه هاي حداقلي مي توان نتيجه گرفت ازدواج آسان که اين روزها همه مسئولان از آن حرف مي زنند و براساس آن براي جوانان نسخه مي پيچند، فقط در مقام حرف آسان است.
حرف زدن از ازدواج آسان ساده است، اما موقع عمل که مي رسد به هيچ وجه نمي توان آن را آسان ناميد. زيرا قالب هايي که براي ازدواج آسان در نظر گرفته مي شود با سبک زندگي خانواده هاي امروزي تفاوت دارد. براي نمونه در خيلي از مواردي که به ازدواج آسان ختم نمي شود، پدر و مادر ها نقش پررنگي دارند.
زوج جواني را در نظر بگيريد که پس از مشورت با يکديگر تصميم مي گيرند جشن ازدواج خود را در نهايت سادگي برگزار کنند، اما پدر و مادر هر دوي آنها نظر ديگري دارند، براي نمونه پدر داماد مي گويد من سال ها در مراسم ازدواج فاميل شرکت کرده و هزينه کرده ام، حالا هم بايد براي پسرم جشن بگيرم و ديگران براي او کادو بياورند!
مادرعروس هم ادعا مي کند سال ها انتظار جشن عروسي دخترش را کشيده و محال است تن به جشن مختصري بدهد.
اينجاست که زوج جوان متوجه مي شوند اگر نظر اعضاي خانواده خود را در ابتداي زندگي شان جدي نگيرند به طور حتم سوءتفاهم هاي به وجود آمده در آينده زندگي مشترک آنها را تحت تاثير خواهد گذاشت البته خواسته هاي پدر و مادرهاي زوج جوان اصلا غيرمنطقي نيست، زيرا آنها حق دارند درباره نحوه برگزاري مراسم عروسي فرزندشان تصميم گيري کنند، اما نکته اينجاست که با توجه به تضاد طبقاتي که در جامعه وجود دارد به قول معروف ريخت و پاش هاي قشر متمول جامعه ناخودآگاه روي قشر متوسط و ضعيف جامعه نيز تاثير خواهد گذشت و به طور حتم آنها را در ابتداي زندگي با مشکل مواجه مي کند ولي اگر همه خانواده ها با توجه به وضع اقتصادي خود مراسم معقولي برگزار کنند، بسياري از مشکلات زوج هاي جوان براي شروع زندگي مشترک از بين مي رود.
آسان نمود اول، ولي...
پاي حرف هاي برخي کارشناسان که بنشينيد براي ازدواج آسان راهکارهاي زيادي مي دهند که فقط روي کاغذ درست از آب درمي آيد. به عنوان مثال آنها مي گويند عروس خانم مهريه کمي در نظر بگيرد يا زوج هاي جوان مراسم ساده اي برگزار کنند، اما مشکل اينجاست هيچ کدام از اين طرح ها هيچ وقت به صورت پايدار اجرا نمي شود، زيرا زيرساخت ها و سبک زندگي خانواده ها تغيير کرده است.
غلامرضا قاسمي کبريا، مدرس دانشگاه در اين باره به «جام جم» مي گويد: وقتي سبک زندگي تغيير کرده است ، دستکاري آن و ارائه طرح هايي مانند برگزاري مراسم ساده ديگر جوابگو نيست، براي نمونه زندگي آپارتمان نشيني اکنون هزينه هاي خاص خودش را دارد که در گذشته براي خيلي ها قابل تصور نبوده است؛ مانند پول شارژ، اين در حالي است که در گذشته خانه ها شخصي بود و چنين قوانين و هزينه هايي قابل تصور نبود.
با توجه به سخنان اين کارشناس مي توان نتيجه گرفت اگر مسئولان مي خواهند طرحي براي ازدواج آسان ارائه کنند قبل از هر چيز آنها بايد سبک کنوني زندگي مردم را بشناسند و با توجه به آن مدل مناسبي را طراحي کنند.
قاسمي کبريا ادامه مي دهد: مدل ارائه شده بايد با سبک زندگي کنوني مردم سازگار باشد و بتواند مقدمات يک ازدواج آسان را فراهم کند. براي نمونه اکنون محله گرايي در جامعه شهري از بين رفته است، نتيجه هم اين شده که خانواده ها براي حفظ زيبايي و جاذبه هاي زندگي به تنوع طلبي روي آورده اند، اين ماجرا هزينه زيادي را به خانواده ها تحميل مي کند.
تغيير سبک زندگي مشکل است
نکته اينجاست که بيشتر کارشناسان از تغيير سبک زندگي خانواده ها حرف مي زنند، اما هيچ کدام نمي دانند در برابر تغيير سبک زندگي خانواده ها بايد چه راهکاري را در پيش گرفت.
محسن ايماني، عضو هيات مديره دانشگاه تربيت مدرس درباره مشکلاتي که مانع ازدواج آسان مي شود به جام جم مي گويد: مشکل ما فرهنگي است، ولي متاسفانه تغييرات فرهنگي زود اتفاق نمي افتد، سعدي دراين باره اين بيت معروف را دارد؛ سعدي به روزگاران مهري نشسته در دل / بيرون نمي توان کرد، الا به روزگاران. با توجه به همين بيت مي توان گفت مهر برگزاري ازدواج هاي پرهزينه طي سال ها به دل خيلي از خانواده ها نشسته بنابراين به آساني نمي توان آن را از دلشان بيرون کرد.
در واقع در اين مدت خيلي از افراد به زندگي تجملي، برگزاري مراسم پرزرق و برق و خريدن افراطي زيورآلات گرايش پيدا کرده اند. البته بايد يادآور شد گرايش به زيبايي و راحتي چيز بدي نيست، اما وقتي رنگ و بوي افراطي به خود بگيرد و با چاشني چشم و هم چشمي همراه شود،به خطر بزرگي براي خانواده ها بدل مي شود.
کار فرهنگي همه جانبه
برخي کارشناسان بر اين باورند براي رواج ازدواج آسان بين خانواده ها بايد شرايطي فراهم شود که سبک زندگي خانواده ها تغيير کرده و مانند گذشته محله محور شود، اما اين کار نياز به کار فرهنگي و اعتبار بالايي دارد.
قاسمي کبريا عنوان مي کند: در کشورما برخي رسانه ها در اين باره کار فرهنگي انجام مي دهند، اما در بعضي از رسانه ها موضوع هاي ضد و نقيضي مطرح مي شود به همين دليل بايد رسانه ها به طور هماهنگ هدف مشترکي را دنبال کنند. تغيير سبک زندگي هزينه بر است و به برنامه کاملي نياز دارد، مشکل اينجاست کشورهاي ديگر زندگي سنتي خود را مدرن کرده اند، اما ما با تفکر شرقي مي خواهيم زندگي غربي داشته باشيم. براي نمونه همه از آپارتمان نشيني گله دارند، چون ما الگوي اشتباهي را از آپارتمان نشيني غربي ها برداشته ايم. آنها فضاي آپارتمان ها را با توجه به نيازهايشان طراحي مي کنند، اما اينجا به اين شکل نيست.
اگر براي رفع مشکل نخواهيم سبک زندگي را دستکاري کنيم با مشکل ديگري روبه رو هستيم، زيرا سبک زندگي تغيير کرده و انتظارات سابق در اين نوع سبک زندگي به نتيجه نمي رسد، به همين دليل مسئولان بايد با توجه به نيازهاي عاطفي افراد جامعه طرح جديدي را ارائه کنند.
ايماني عنوان مي کند: نسل جوان بايد توجيه شود ازدواج پرهزينه چه دشواري هايي دارد، آنها بايد کاملا نسبت به عواقب بدهکاري در ابتداي زندگي آگاه شوند، زيرا خيلي دور از ذهن نيست که زوج هاي جوان در ابتداي زندگي به دليل بدهکار بودن نسبت به تغذيه خود بي تفاوت شده و دچار سوءتغذيه شوند، اين ماجرا روي وضع کودک آنها نيز به طور حتم تاثير خواهد گذاشت. افزون براين بايد جوانان از مزاياي ازدواج آسان مانند آرامش رواني بيشتر بدانند.
قاسمي کبريا معتقد است، جوانان بايد ازدواج آسان را باور کرده و به سمتي بروند که زندگي پله اي را شروع کنند، نه زندگي قله اي. او مي افزايد: نبايد به اين شکل باشد که جوانان فکر کنند در ابتداي زندگي بايد خودرو، خانه و امکانات کامل را يکجا داشته باشند.
اين در حالي است که کانون هاي ازدواج آسان نيز در کشور فعاليت مي کنند، اما آن طور که بايد و شايد نتيجه نمي گيرند. کبريا درباره کارايي اين کانون ها مي گويد: کار اين کانون ها نتيجه بخش نيست، زيرا آنها با شرکت هاي ارائه دهنده ، خدمات وارد مذاکره شده و چند درصد تخفيف مي گيرند، اما نکته اينجاست که خود خانواده ها هم مي توانند اين تخفيف ها را از فروشنده ها بگيرند.
متاسفانه امروزه ازدواج آسان نيز پرهزينه است، زيرا بين درآمد و هزينه شهروندان هماهنگي وجود ندارد و دستمزد کارگران و کارمندان بسيار پايين تر از هزينه هاي زندگي است. به همين دليل دولت بايد با حمايت بيشتر از شهروندان آنها را در راه رفع نيازهايشان ياري کند. نکته ديگري که مي توان به آن اشاره کرد مشکل مديريت فرهنگي هماهنگ در کشور است که با توجه به فاصله طبقاتي در کشور بستر را براي توسعه فرهنگ اشتباه مانند چشم و همچشمي فراهم کرده است.اين درحالي است که بايد تاکيد کرد براي شروع يک زندگي مشترک به حداقل هايي نيز نياز است که اگر فراهم نشود زندگي مشترک خيلي زود با مشکل روبه رو خواهد شد. براي نمونه، داشتن شغل و درآمد ثابت، رسيدن به بلوغ فکري و با آگاهي کامل ازدواج کردن از حداقل هايي است که زوج هاي جوان بايد به آن توجه کرده و از احساسي تصميم گرفتن پرهيز کنند.
مشکلات مالي، سد ازدواج
بيشتر جوانان، مشکلات اقتصادي را مانع اصلي ازدواج و تشکيل خانواده مي دانند. آنها از نزديک مشکلات مالي خانواده ها را ديده و از خطراتي که بي پولي مي تواند براي آنها به وجود بياورد، کاملا آگاه هستند به همين دليل سعي مي کنند تا آنجا که برايشان مقدور است تن به ازدواج ندهند، اما مشکل اينجاست هر چه سن جوانان بالا برود آنها کمتر به تشکيل خانواده تمايل پيدا مي کنند.
ابراهيم نکو، دبير کميسيون اقتصادي مجلس در اين باره به جام جم مي گويد: جوان مي ترسد مشکلاتي که امروزه گريبان خانواده او را گرفته دير يا زود سراغ او نيز بيايد. او مي بيند پدر يا مادر خانواده درآمد کمي داشته وافزون بر اين امنيت شغلي نيز ندارند.
به گفته نکو، امروزه بسياري از شرکت هاي خصوصي، کارخانه ها و سازمان هاي دولتي و نيمه دولتي به دليل مشکلات اقتصادي، کارگران و کارمندان خود را اخراج کرده يا در فکر تعديل نيرو هستند، بنابراين جوانان حاشيه امني براي تشکيل خانواده احساس نکرده و روز به روز سعي مي کند روياهاي خود را به فراموشي بسپارد.
نکو درباره حداقل ها براي تشکيل يک زندگي مشترک مي گويد: به نظرم اگر زوجي بخواهد زندگي متوسطي را شروع کند بايد علاوه بر صاحبخانه بودن حدود 50 ميليون تومان نقدينگي داشته باشد، تا حدودا احساس رضايتمندي کند.
بنابراين بايد گفت چنانچه مسئولان دغدغه مشکلات جوانان را دارند بايد با ايجاد اشتغال و در نظر گرفتن دستمزد هاي عادلانه جوانان را به ازدواج تشويق کنند. زيرا به گفته نکو براساس آمار حدود سه ميليون جوان بيکار در کشور وجود دارد که بسياري از آنها تحصيلکرده هستند و بايد شغل مناسبي برايشان ايجاد کرد.
دبيرکميسيون اقتصادي مجلس يادآور مي شود: پرداخت وام هاي بلاعوض مي تواند به جوانان کمک کند، او در پاسخ به اين مساله که در شرايطي که حدود يک ميليون جوان در انتظار گرفتن وام ازدواج هستند، صحبت از پرداخت وام هاي بلاعوض دور از ذهن است، تاکيد مي کند: بايد مسئولان دراين خصوص برنامه ريزي کنند، اکنون فقط حدود 11 هزار ميليارد تومان از تسهيلات بانک ها در دست 23 نفر است و جالب اينجاست آنها با اين تسهيلات هيچ کار اقتصادي انجام نداده اند. بهتر بود به جاي پرداخت وام به اين افراد اين تسهيلات در اختيار جوانان قرار مي گرفت.
منبع:جام جم