به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، سوريه کشوري در جنوب غرب آسيا، در همسايگي کشورهاي ترکيه، عراق، لبنان و اردن ،امروز شاهد صفآرايي کشورهاي غربي-عربي براي تجزيه يا تغيير حکومت با بهانه واهي و خودساخته استفاده از سلاحهاي شيميايي دولت عليه مردم است. درست همان بهانهاي که آمريکا با همکاري کشورهاي همپيمان خويش در 20 مارس سال 2003 عليه عراق با نام «عمليات آزادسازي عراق» به کار گرفت.
سوال اصلي اينجاست که چرا تاريخ براي آمريکاييها عبرتآميز نيست؟ آيا آمريکاييها که هميشه در مقابل ديگر کشورها دم از حمايت از صلح و دموکراسي و مقابله با جنگ افروزه در جهان ميزنند ولي همواره اقداماتي نظير جنگ، مداخله، کودتا، فتنه و نظاير آن را در سراسر جهان طرحريزي ميکنند. هزينههاي جاني و مالي جنگهاي ويتنام، عراق و افغانستان را از ياد بردند؟
خاورميانه به عنوان استراتژيکترين منطقه جهاني آمريکاييها را گويي چنان مشغول خود کرده که مشکلات داخلي خويش را به دست فراموشي سپردند، نتايج طرح و نقشههاي قبلي را به ياد نميآورند و از همه مهمتر بازيچه دست صهيونيستهاييشده که امنيتشان در منطقه خاورميانه هر روز متزلزلتر از ديروز است که سابقه جنگهاي 33 روزه و 22 روزه را در به خوبي به ياد دارد با اين حال آمريکاييها در مقابل ديگران سينه سپر ميکنند و داعيه رهبري جهان را دارند!
اين درحاليست که اشخاصي چون برژينسکي مشاور سابق امنيت ملي آمريکا حمله احتمالي آمريکا به سوريه را اشتباهي بزرگ ميخواند و ميگويد آمريکا فاقد استراتژي مناسب و مشخص در منطقه خاورميانه است ودرمقابل کساني چون هگل وزير دفاع آمريکا با افتخار از آمادگي اين کشور براي حمله به سوريه خبر ميدهد.
به آساني با مقايسه نظر اين دو ميتوان دريافت هگل با نگاهي به وضعيت فعلي و بدون درسگيري از گذشته و بدون نگاه به آينده، عجولانه تصميمي را اعلام ميکند که مسئولان آمريکايي در حمله به عراق مانند سخن بوش که با افتخار در مقابل دوربينها ميگويد: «کار عراق تمام شد.» اظهار مي کنند در حالي که ويژگي بارز سياستمداران عبرتگيري از تاريخ و نگاه به آينده است که در سخنان مشاوران و کارشناسان آمريکايي بارها از حمله به عراق، افغانستان و اکنون سوريه به عنوان حماقت و اشتباه بزرگ ياد شده است.
معالوصف، در صورت حمله به سوريه جهان ميتواند شاهد تحولاتي بزرگ باشد چرا که 5 اتفاق مبارک در 1 حرکت نامبارک از سوي آمريکاييها و همپيمانانش در منطقه خاورميانه رخ خواهد داد؛
1- مسلماً ما شاهد اتحاد مسلمانان منطقه و حمايت مردمي از سوي کشورهاي آزاديخواه جهان خواهيم بود چرا که ديگر افکار عمومي تاب دروغهاي غربيها را ندارند بدين صورت جبهه مردمي عليه استکبار شکل خواهد گرفت.
2- آرزوي 65 ساله مسلمانان در ريشه کن کردن غده سرطاني به تعبير امام خميني(ره) به حقيقت خواهد پيوست و جبهه مقاومت منطقه در اولين گام به تعبير مقام معظم رهبري تل آويو و حيفا را با خاک يکسان خواهد نمود و براي هميشه اسرائيل را از روزگار محو خواهد نمود.
3- کشورهاي عربستان، قطر، اردن و نظاير اين کشورها در منطقه خاورميانه که با افتخار نوکري آمريکا را ميکنند با پاسخ دندان شکن از سوي جبهه مقاومت روبرو خواهند شد و اشتباهات و نيرنگهايي که عليه کشورهاي همسايه خويش به کار گرفتند به ضرر خودشان تمام خواهند شد و مصيبتي که سر عراق بعد از حمله به ايران آمد بر سر اين کشورها خواهد آمد که مصداق بارز آيه «مکروا و مکرالله و الله خيرالمارکين» است.
4- اينکه ديگر آمريکا، فرانسه، انگليس که سوداي قدرت طلبي در جهان داشتند نه تنها از لحاظ قدرت داخلي از سوي ملت خويش به دليل مشکلات مالي، سطح رفاه همواره در فشار خواهند بود بلکه ديگر جهان به ديده تحقير به آن ها خواهد نگريست، اتفاقي که براي آلمان بعد از پايان جنگ جهاني اول و جنگ جهاني دوم رخ داد.
5- ما شاهد نابودي گروههاي سلفي، تکفيري و وهابي درمنطقه خواهيم بود و اسلام ناب محمدي با چهره رحماني خويش به جهان عرضه خواهد شد و مردم جهان به واقع مظلوميت اسلام را خواهند ديد و آن را به عنوان يک ايدئولوژي عدالت گستر خواهند پذيرفت و آزاديخواهي به يک مشي اساسي و مهم در سراسر جهان تبديل مي شود و ديگر ريشه استکبار، استثمار و استبداد خشکيده خواهد شد.
آن چه واضح و مبرهن است حمله به سوريه، وضعيت منطقه خاورميانه و حتي جهان را دستخوش تغييرات گسترده خواهد نمود ولي اين بار مي تواند شعله جنگ دامان تمامي شعله وران آن را بگيرد و اشتباهات مهلکانه آمريکا براي هميشه آرزوي هميشگي ملت هاي مسلمان و آزادي خواه که همان نابودي رژيم صهيونيستي هست را محقق نمايد و اين امر نتيجه محاسبات غلطي است که آمريکاييها در طول تاريخ همواره مرتکب شدهاند ولي تنها تفاوت اين حمله اين است که منطقه خاورميانه عاري از رژيم صهيونيستي را شاهد خواهيم بود.
يادداشت از: سجاد مصطفي پور کارشناسي ارشد روابط بين الملل