يادداشت پايگاه خبري تحليلي پيرغار؛
و به همين جهت در ديدار با او گفت: «همچنان با گزينه نظامي عليه سوريه مخالف هستم و پافشاري ميكنم كه اردن طرفي در هيچ مواجهه نظامي نباشد.» او به اين حد قناعت نكرد و از رئيسجمهور امريكا خواست تا سناريوي جنگ عليه اسد را پيش نبرد و از دخالت نظامي در اين كشور اجتناب كند. اين موضعگيري پادشاه اردن در حدي بود كه خشم شيخ قطري را برانگيزد و حمد بن خليفه آل ثاني، امير قطر با وجود آنكه در زمان حضورش در واشنگتن در همان هتلي بود كه ملك عبدالله ساكن شده بود اما حاضر به ملاقات با پادشاه اردن نشد و در مراسم كنگره هم هر دو بودند اما باز شيخ از ديدار با پادشاه خودداري كرد.
رفتار متناقض اردنيها
خشم شيخ قطري چندان بيدليل نيست زيرا او انتظار دارد كه پادشاه اردن حتي اگر به صورت فعال در محور ضد سوري قرار ندارد باز به اين صورت مخالفت خود را براي جنگ عليه نظام سوريه بيان نكند. با وجود اين، ملك عبدالله مخالفت خود را در اين موضوع بيان كرد و دستگاه حكومتي اردن تحت امر او همين خطمشي را دنبال ميكنند. مقامات اردني مكرر اعلام كردهاند هيچ برنامهاي براي دخالت نظامي در سوريه ندارند و از آن نيز حمايت نميكنند و ژنرال مشعل الزبن، رئيس ستاد ارتش اردن كه ملك عبدالله را در سفر به واشنگتن همراهي ميكرد، با تأكيد گفت: «به هيچ وجه سناريويي براي دخالت نظامي در سوريه مطرح نيست و نيروهاي نظامي اردني مستقر در مرزها تنها مشغول خدمات رساني و كمك به پناهندگان سوري هستند.» تنها مسئلهاي كه اردنيها مجبور به توجيه آن شدهاند به حضور نظامي نيروهاي امريكايي در كشورشان مربوط ميشود كه مقامات اردني منكر اين مسئله نشدهاند اما آن را تنها در حدود همكاريها و توافقات نظامي معمول بين اردن و امريكا دانستهاند و نه چيزي بيشتر. با وجود آنكه مقامات اردني به اين نحو خواستهاند موضع بيطرفي خود را در قبال بحران سوريه حفظ كنند اما تمام ماجرا در اين حد نبوده و فعاليت معارضان مسلح سوريه در شمال خاك اردن و نفوذ آنها به خاك سوريه چيز ديگري را نشان ميدهد. با افزايش فعاليت اين گروهها در چند ماه اخير مسئله نقش اردن در حمايت از اين گروهها در رسانهها انعكاس يافته است و والاستريتژورنال در اوايل آوريل خبر از فشار عربستان بر اردن داد كه در قبال كمك ? ميليارد دلاري حاضر شود از معارضان مسلح ضدحكومت سوريه حمايت كند و حتي نظرش را در مورد مداخله نظامي در سوريه تغيير دهد. علاوه بر اين، هفتهنامه آلماني اشپيگل در دهم مارس گزارش داد كه كارشناسان امريكايي قريب به يكهزار و ??? معارض سوري را در مناطقي از شرق و غرب اردن آموزش ميدهند و سرويسهاي امنيتي اردن نيز با حداقل ? تن از فرماندهان شورشي در شهر سوري درعا مرتبط هستند. به روشني اين مسائل برخلاف ادعاي بيطرفي مقامات اردني است و نشان ميدهد كه واقعيت امر چنان نيست كه آنان مدعي هستند بلكه در تناقض با سياست بيطرفي، از خاك اردن عليه نظام سوريه استفاده ميشود و تنها محدود به حمايت از پناهندگان سوري نبوده است.
علت رفتار متناقض اردني
رفتار متناقض اردني در وضعيت فعلي چيزي نيست كه بتوان ناديده گرفت و سياست ادعايي اردنيها مبني بر حفظ موضع بيطرفي در قبال بحران سوريه در تعارض حمايت نظامي از گروههاي معارض سوري است. با وجود اين، رفتار متناقض آنان را نميتوان ناشي از يك فريبكاري سياسي دانست تا آنكه مقامات اردني تحت سياست ادعايي ضدنظام سوريه رفتار كرده و از معارضان حمايت كنند بلكه اين رفتار بيشتر به دليل دو جهت متناقض است كه بر تصميم و اعمال مقامات امان تأثير ميگذارد. قبل از هر چيز بايد گفت احتياط ملك عبدالله و ديگر مقامات اردني در قبال نظام سوريه به سالها قبل بازميگردد، به آن زماني كه ارتش سوريه بعد از واقعه سپتامبر سياه در سال ???? به بهانه حمايت از فلسطينيها در هجدهم سپتامبر وارد خاك اردن شد و براي سرنگوني حكومت ملك حسين، پدر ملك عبدالله، راهي امان شد اما اين حافظ اسد بود كه مانع اين امر شد و در نهايت يگانهاي ارتش سوريه را مجبور به خروج از خاك اردن كرد. ملك عبدالله نگران ارتباط گروههاي اسلامگرا، سلفي و به خصوص اخوانيهاي دو طرف مرز است كه در صورت تقويت يكي در آن سوي مرز به طور طبيعي اين يكي نيز از موقعيت بهتري برخوردار خواهد شد. جبهه عمل اسلامي در جريان تحولات عربي چند سال اخير فضاي عمل يافت و توانست اعتراضات خود را در امان و ديگر شهرها و مناطق قبايلي اين كشور گسترش دهد و انتخابات پارلماني ???? را نيز غيرقانوني اعلام كند. مسئله ملك عبدالله تنها نظام سوريه نيست بلكه بعد از اين نظام مسئله اوست و به همين جهت نميتواند موافق مداخله نظامي در سوريه باشد. اين چيزي است كه فهد خيطان، نويسنده و تحليلگر برجسته اردني، به آن اشاره كرده و معتقد است كه يكي از دلايل اردنيها در مخالفت با مداخله نظامي در سوريه در اين است كه آنها هنوز تصور روشني از آينده سوريه بعد از نظام كنوني ندارند. علاوه بر اين، به نظر ميرسد كه مقامات امان همچنان در برآورد خود قدرت نظام سوريه را در آن حد ميدانند كه بتواند از پس بحران فعلي برآيد و به همين جهت است كه حمايت از معارضان سوري را بر خلاف منافع آينده عمان ميدانند. اين موضوع نيز مورد تأييد خيطان است و او در اين مورد ميگويد: «امان همچنان به قدرت نظام سوريه ايمان دارد.»
در واقع، ملك عبدالله را ميتوان پادشاهي دانست كه با وجود نزديكي به محور ضدسوري غربي- عربي اما باز از عاقبت سوريه ميترسد و بيشتر اميدوار به تداوم نظام فعلي سوريه است تا آنكه با سقوط اين نظام كار به دست گروههاي رنگارنگ مسلح بيفتد و آنها در گام بعدي نظام او را هدف بگيرند.