يادداشت پايگاه خبري تحليلي پيرغار؛
آن چه به عنوان درس هاي سرنوشت ساز مي توان به عنوان يک تجربه از دو انتخاب قبل مطرح کرد عبارتند از:
1- بيان صاقانه در اعلام برنامه ها
- بي شک در عرصه انتخابات که شناسنامه اي مغاير با شناسنامه فرهنگي انقلاب اسلامي دارد، افراد ضمن ثبت نام، اقدام به تبليغ و بيان برنامه هاي چهارساله خود براي سکانداري مديريت اجرايي کشور مي نمايند. آنچه در اين عرصه زماني که براي معرفي افراد از سوي وزارت کشور و شوراي نگهبان به عنوان يک فرصت معرفي مي شود بي شک در گرو دوري نمودن از شگردهاي غربي و غيراسلامي است.
انگ زدن هاي بي دليل به ديگران و تخريب شخصيت افراد و استفاده از شعارهايي که به قول رهبر انقلاب از حوزه اختيارات دولت خارج است يا وعده¬هاي دروغين و شعاري همه و همه ناشي از عقده دروني انباشته است که بزودي دروغ بودن آنها به طرز فجيعي بر ملاء خواهد شد.
اين تجربه متأسفانه در دوره هاي قبل توسط افرادي در عرصه تبليغات مطرح شد و سبب بدبيني و سلب آبروي عده زيادي از مردم و مسئوليتي گرديد.
براستي چرا پس از آن همه افشاگري ها هيچکدام از متهمين و شكات، پرونده¬هايشان راهي دادگاههاي قوه قضائيه نگرديد؟
چرا آناني که نامشان در مراي و منظر برده شد تا به امروز روز به دادگاه معرفي نشده اند؟ دو فرض در اين باب مطرح است: 1- وادادگي قوه قضائيه 2- قدرت منحصر به فرد افراد با اندكي تأمل معلوم مي¬شود كه هر دو فرض باطل هستند زيرا هيچکس غير از رهبري داراي قدرت منحصر به فرد نبوده و نيست و علاوه بر آن ملاک قدرت چيزي غير از تقواي الهي نيست.
بنابر اين ضروري است کانديداها با عبرت گيري از حوادث قبل، ضمن مراعات تقوا، تقوا و تقوا تنها به بيان برنامه هاي خود بپردازند و هرگز براي اثبات خود به نفي ديگران نپردازند.
2- احترام به حريف و قبول شکست
بي گمان در هر انتخاباتي تنها يک نفر برنده ميدان است. هرچند در حکومت اسلامي و در مسئوليت هاي اجتماعي اصولاً برد و باخت واژه صحيحي نمي باشد. زيرا قبول مسئوليت هاي اجتماعي در بردارنده تعهداتي است که کوتاهي در آنها عواقب دنيا و آخرت را براي فرد در خواهد داشت.
با پايان راي گيري توسط مراجع ذي صلاح که بر محور حق و حقيقت و بدور از تخلفات صورت مي گيرد، افرادي مورد اقبال عمومي قرار گرفته و افرادي از گردونه خارج مي شوند.
انساني ترين رفتار در اين زمان قبول شکست و تبريک به حريف و شکر الهي که مسئوليت اجتماعي بر عهده فرد ديگري نهاده شد.
حرکت تحسين برانگيز آقاي ناطق نوري در انتخابات سال 84 و اعلام تبريک وي به سيد محمد خاتمي، درس اخلاق و انسانيتي بود که او آن را در صحنه عمل پياده نمود.
متأسفانه در انتخابات 88 جناح و طيف مقابل ضمن امتناع از پذيرش شکست با برخوردهاي غيراخلاقي و انساني فضاي امن جامعه را دستخوش تحولات زيادي قرار داد که تا امروز ضربات جبران ناپذير آن قابل لمس مي باشد.
تأسف بيشتر آن که طيف مقابل که از اقبال عمومي محروم شده بودند، ضمن اعلام تقلب در انتخابات مردم را به اردوکشي خياباني دعوت نمودند که حاصل آن وارد آمدن خسارات عديده به اموال شخصي مردم و بيت المال و از دست رفتن جان عده اي از مردم بود.
براستي آيا علي رغم سفارشات رهبري انقلاب و اعلام آمادگي شوراي نگهبان براي بررسي مجدد شمارش صندوق ها، چرا عده اي استکبار ورزيده و ضمن پيروز ميدان ناميدن خود بر سر آن جامعه آن آوردن که نمي بايست مي آمد.
البته علاوه بر طيف شکست خورده، طيف پيروز هم پا را از ميدان اخلاق و ادب فراتر نهاده و در حالي که مست و مغرور از انتخابات مجدد خود بودند، نيروهاي رقيب را به عنوان خس و خاشاک معرفي نمودند که باعث بيشتر شعله¬ور شدن اعتراضات خياباني گرديد.
هر دو طرف در اعمال نظريات خود دچار اشتباه فاحش شدند و بايد در اين دنيا و آخرت پاسخ گو باشند.
3- پرهيز از بکارگيري افراد حاشيه دار در مديريت اجرايي
بنا به فرموده روايات «المرء علي دين خليله» افراد به دليل آن که همراهان و دستياران آنها در معرفي مثبت و منفي آنها نقش دارند بايستي کمال احيتاط را نموده و از بکارگيري افراد مسئله دار پرهيز نمايند.
حکايت نهي رهبري انقلاب از بکارگيري افراد مسئله دار و حاشيه دار در مناصب دولتي بهترين دليل مراعات اين تجربه است.
امروزه در تبليغات غيرقانوني و زودرس برخي از کانديداها که نمايانگر مقدار التزام آنها به قانون است افرادي مشاهده مي شود که علي رغم عدم سابقه انقلابي گري و حضور در جبهه، داراي صبغه¬هاي دنياطلبي، فرصت طلبي از آب گل آلود هستند.
بي شک ملت با مشاهده اين افراد که در سمت هاي مشاور، رئيس ستاد، ما در خرج و ... در کنار کانديدا قرار دارند، به قدرت مديريت آنان نمره خواهند داد.
نگاهي به جمعيت همراه کانديدا در دروه هاي قبلي و شعارهاي آنان مي تواند بهترين دليل عدم اقبال عمومي به افراد و برنامه هايشان باشد. مسلماً قرار نيست با برنامه هاي تبليغاتي که جان کري و بيل کلينتون و اوباما و برلسکوني و ... در غرب و اروپا داشته اند، کانديداهاي به اصطلاح انقلابي و متدين کپي برداري نموده و آن در سفرهاي تبليغاتي شان مطرح نمايند.
کانديداها صادقانه بپذيرند که افراد اطراف آنها در صورت پيروزي خواهان حق و حقوق خود خواهند بود و براحتي نمي توان آنها را از صحنه کنار نهاد.
4- همراهي با فرهنگ انقلاب اسلامي
موضوع رياست جمهوري به معني عهده سپاري منصب مديريت اجرايي کشوري است که به اعتبار هزاران هزار شهيد تا امروز توانسته در منطقه و بين الملل حضور مقتدرانه داشته باشد.
اولين موضوع افراد بايستي ارائه برنامه ها در راستاي فرهنگ انقلاب اسلامي و همراهي با مديريت کلان حکومت يعني ولايت امر اجتماعي باشد.
اقتباس از برنامه هاي اقتصادي غربي نظير اقتصاد آزاد، فدراليسم اقتصادي و ... بهره برداري از موضوعات سياسي فرهنگي و غربي نظير جامعه مدني، آزادي هاي سياسي، پلوراليزم و ... همه و همه ره به ترکستان بردني بود که دولت هاي قبل اين ادعا را با تمام خدماتشان اثبات نمودند.
در هر کشوري که بر اساس مکتب فکري اش ساماندهي مي شود بايد برنامه هايي ارائه داد که در جهت دهي اجتماعي تعاندي با مکتب فرهنگي و ديني جامعه نداشته باشد.
براستي تاکنون کداميک از برنامه هاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي دولت هاي قبل در راستاي ازرش ها و ايده آل هاي انقلابي اسلامي بوده است؟
رئيس جمهور منتخب بايد طبق قانون اساسي بپذيرد که از حيث قدرت در موازنه قدرت در طول قدرت اصلي نظام يعني ولي امر اجتماعي قرار داد و هرگز خود قدرت مستقلي در عرض آن تلقي نمي شود. حقيقت اين ادعا در تنفيذ حکم رئيس جمهوري توسط ولي امر اجتماعي نهفته است.
متأسفانه عده اي با هر لطايف الحيل در عرصه رياست جمهوري وارد و پس از مدتي که لذت قدرت در زير زبانشان مزه نمود زمزمه هايي را مبني بر توسعه اختيارات رياست جمهوري سر مي دهند که حکايت ديگري است.
براي دوري از طويل از نگارش موضوع هاي ديگر به صورت عناوين ارائه مي گردد.
5- به کارگيري افراد متعهد و متخصص متدين با هر سليقه اي
6- پرهيز از قلع و قمع نيروهاي دولت قبل بدون ضابطه
7- دوري نمودن از عناوين رفتارهاي احساسي در مديريت دولت
8- پرهيز از رفتارهاي پوپوليستي در مواجه با نظام معيشت مردمي
9- پرهيز نمودن خود و اطرفيان از بکارگيري مسائل ماورائي غيرقاعده مند در رفتارهاي مديريتي
10- ساده زيستي و دوري نمودن از رفتاري شاهانه در ديد و بازديدهاي مردمي
11- در خانه اگر کس است، يک حرف بس است.
* حجت الاسلام و المسلمين دکتر محمد مهدي بهداروند( پژوهشگر و استاد حوزه علميه قم)