به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، روزنامه وطن امروز در يادداشتي به قلم سيد عابدين نورالديني نوشت:
اينکه آقاي هاشمي «نميگويد نميآيد»دلايل زيادي دارد. بگذاريد به جاي تمرکز بر گزاره کانديداتوري يا عدمکانديداتوري آقاي هاشمي، درباره شرايط او و انتخابات پيش رو با استناد به سخنانش در جلسه اخير کمي بحث کنيم.
آنچه در ادامه ميآيد مستند به حضور در جلسه آقاي هاشمي و روايت مستقيم از اقوال وي است. همه جملاتي که به نقل از آقاي هاشمي ميآيد، برداشته شده از جلسه مورد اشاره و نه اخبار رسانههاست.
بگذاريد با يک نظرگاه تحليلي وارد موضوع شويم. به اعتقاد اين قلم هاشميرفسنجاني يک برنامه ويژه براي انتخابات پيش رو در نظر دارد. برنامهاي بسيار خطرناک که قطعا نميشود از اکنون درباره شمايل کلي آن بحث کرد. انتخابات ?? يک نقطه عطف در سياستگذاري آقاي هاشميرفسنجاني بوده است و ترديدي نيست که بايد شاهد مصاديقي عريان از تغييرات بنيادين در عقبه فکري و سياسي آقاي هاشمي بود.
او روز يکشنبه همه حرفهايش را قبل از گفتن عبارت «نميگويم نميآيم» گفت و شايد اين مورد غفلت قرار گرفته باشد. او ? موضوع را تشريح کرد. ? موضوعي که در صورت تحقق آنها، کانديداتوري او کان لم يکن است و در غير اينصورت قاعدتا او بايد کانديدا شود. مفهوم واضح اين کلام، هدفگذاري انتخاباتي او بر ? موضوع است. اما اين ? موضوع چيست؟
«اگر ? تصميم گرفته شود نيازي به حضور من نيست؛ اول اينکه به مردم بگوييم صاحب حکومتند... نبايد دولتي به مردم تحميل شود...هيچ کشور ديکتاتوري نميتواند در دنيا بادوام باشد. اگر به راي مردم اعتماد بشود آن موقع ميشود تصميم گرفت که در انتخابات چهکار کنيم.» از اين جملات آقاي هاشمي آيا جز تکرار شائبههاي ?? سال اخير در مخدوش کردن انتخابات، چيزي برداشت ميشود؟ هاشمي از اکنون پيشفرض مخدوش بودن انتخابات را براي خود و اطرافيانش تثبيت کرده است. متاسفانه از اين جملات بوي خير به مشام نميرسد.
در ادامه موضوع دوم نيز بيان ميشود تا فهم کاملتري حاصل شود. هاشمي موضوع دوم يا به تعبير خود، تصميم دوم نظام براي عدمکانديداتوري او را «تغيير» در سياست خارجي عنوان کرد. اين عين جملات آقاي هاشمي در تشريح تصميم نظام براي تغيير در سياست خارجي است: «ما بايد با همه دنيا ارتباط داشته باشيم جز اسرائيل. با اسرائيل هم سر جنگ نداريم.عربها خودشان نزديکتر از ما هستند. اگر از ما کمک خواستند به آنها کمک ميکنيم.»
شما اين جملات آقاي هاشمي را چگونه فهم ميکنيد؟ تاکيد آقاي هاشمي بر سر جنگ نداشتن با اسرائيل که خلاف بيانات صريح حضرت امامخميني(ره) است، چه هدفي را دنبال ميکند؟ (توجه داشته باشيد عبارت «با اسرائيل هم سر جنگ نداريم» معناي منفعلانهاي دارد نسبت به مثلا عبارت «با اسرائيل قصد جنگ نداريم» که اين دومي سياست نظام است؛ عبارت اول لوازمي دارد که در صورت اجرا ديگر نتايج جنگ ?? و ?? روزه را شاهد نميبوديم) هاشمي درصدد انتقال چه پيامي است؟
بگذاريد يک جمله ديگر از آقاي هاشمي در نشست يادشده آورده شود تا مسير استدلال هموارتر شود. به اين جمله توجه کنيد: «در زمان جنگ مرحوم حافظ اسد کنار ما ايستاد. آن هم به اين خاطر که ميخواستند جنگ عراق و ايران را تبديل به يک جنگ شيعه و سني کنند، البته مجاني هم نبود. ما يک ميليارد دلار نفت مجاني به سوريه داديم. مقرر شد آنها سالي يکصد ميليون دلار به ما بازپرداخت داشته باشند که ندادند و هنوز هم به ما بدهکارند»!
چندي پيش در يادداشتي به همين قلم تحت عنوان «استدلال آلوده»، پيشبيني شد آقاي هاشمي سياست تشکيک و ترديد در سلامت انتخابات ?? را در چارچوبي مترادف با عبارت «انتخابات آزاد» پيگيري خواهد کرد. همچنين جملهاي از بنيامين نتانياهو، نخستوزير رژيم صهيونيستي بيان شد که شائبه چشمداشت خارجي به هاشمي براي ايجاد تغييرات بنيادين در سياست خارجي ايران را ايجاد کرده است.
بنيامين نتانياهو سال گذشته در مجمع عمومي سازمان ملل برنامه هستهاي ايران را نظامي و بسيار خطرناک ناميد و ناگهان در اظهارنظري بيسابقه گفت: «حتي اکبر هاشميرفسنجاني که آيتاللهي ميانهرو محسوب ميشود، گفته است اسرائيل با يک بمب نابود ميشود.» اين جمله نتانياهو که حاکي از دغدغه وي نسبت به وجود چشمداشتي در غرب نسبت به هاشميرفسنجاني است، روز يکشنبه با اين جمله آقاي هاشمي مواجه شد که «ما با اسرائيل سر جنگ نداريم»!
شايد با اين جمله آقاي هاشمي، قدرت رايزني مقامات آمريکايي براي اطمينانبخشي به صهيونيستها افزايش يابد. با همين انگاره اگر سراغ موضوع هستهاي برويم، ميتوان نتايج جالبي را استنتاج کرد. غرب مذاکره با ايران را رها کرده و آن را به بعد از انتخابات موکول کرده است.
بسياري از مقامات آمريکايي و اروپايي و برخي تحليلگران آنها صراحتا اعلام کردهاند انتخابات رياستجمهوري در ايران بر روند مذاکرات هستهاي تاثيرگذار است. متاسفانه بنا به برخي محدوديتها و حساسيت بيش از اندازه خانواده آقاي هاشمي بر روزنامه «وطنامروز»، بايد در چينش اين قطعات در کنار هم نهايت احتياط را به خرج برد.
با اين حال ميتوان گفت نشانهها و گزارههاي مشترک فراواني وجود دارد که نشان ميدهد رسانههاي آمريکا و چند کشور اروپايي بويژه انگليس، در انتخابات پيش رو از جريان آقاي هاشميرفسنجاني به صورت ويژه حمايت ميکنند. اگر در موعد انتخابات شاهد يک همافزايي داخلي و خارجي نسبت به موضوع تحريمها باشيم، چندان نبايد تعجب کرد.
اکنون ميتوان با يک فضاي ذهني آماده، نسبت به سخنان روز يکشنبه آقاي هاشمي اظهارنظر کرد. اگر کمي و تنها کمي پرده ملاحظات را کنار بزنيم، ميتوانيم درباره احتمال يک غائله بسيار بزرگتر از آنچه در سال ?? رخ داد، بحث کنيم. هاشمي از همين الان انتخابات آينده را مخدوش ميداند مگر آنکه نتيجه دلخواه او را داشته باشد.
در اين غائله، کانديداتوري يا عدم کانديداتوري آقاي هاشمي محل بحث نيست، اينکه برآورد آقاي هاشمي نسبت به پيشبرد پروژه انتخابات تا چه ميزان وابسته به شخص کانديداي جريان است، تقريبا به جريان مقابل او و قدرت اين جريان ربطي نخواهد داشت. بايد توجه داشت که آقاي هاشميرفسنجاني مصمم به نقشآفريني است. چه در قالب کانديدا و چه در قامت يک حامي تمامقد.
آقاي هاشميرفسنجاني از ظرفيت منفي خود در افکار عمومي باخبر است. اما اين ترديد زماني موضوعيت دارد که نيت وي از کانديداتوري، رقابت سالم در عرصه قدرت باشد. وقتي کسي قبل از اعلام کانديداتوري، تلويحا سلامت انتخابات را مخدوش ميکند و نشانههايي از احتمال حمايتهاي خارجي نيز وجود داشته باشد؛ آنگاه دغدغه وي چيز ديگري است. نگاه بدبينانه ميگويد بازي خطرناکي که پيشبيني ميشد در حال کليد خوردن است. اظهارات آقاي هاشمي را بيشتر دنبال کنيد.
(منبع:افکار)